شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ [وبلاگ] پيچ و خم تبليغ (2)
خدا را شکر؛ طلبه‌اي بود که نماز جماعت را خواند، البته هيچ کس متوجه دليل نشد! زمان مي‌گذشت و هر چه با دوستمان (مسئول اداره تبليغات اسلامي) تماس مي‌گرفتيم در دسترس نبود! (بعداً کشف شد که در آبشار شهر مشغول نماز جماعت و سخنراني بوده است.)http://mehraban63.ParsiBlog.com/Posts/154/

خطا در آدرس عکس
مضطرب و گوشي به دست و البته به دور از چشم پسر همسايه که خانه‌شان کاملاً به ما اشراف داشت، قدم زنان به اين‌سو و آن‌سو مي‌رفتم.
زينب اما ساکت و آرام مشغول بازي و شيطنت و کشف کردن بخشهاي مختلف خانه بود، او زودتر از ما به همه‌ي نقاط کور خانه آشنا شد، معروف است که هر موقع بچه‌اي آرام است و سر و صدا نمي‌کند، حتماً خبري در راه است! يکي از مراحل سخت و طاقت فرسا و البته شيرين و ماندگارِ زندگي هر پدر و مادر ...
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top