پيامهاي ارسالي
كيوان گيتي نژاد و
102/5/17
*انديشه
سلام سيد شهاب الدين بصام تبار دايي همسرم است از خواندن اين متن بسيار خوشحال شدم
چلچراغ شهادت
سلام و عرض ادب بسيار عالي!! خدا حفظش کنه آقا سيد رو
كيوان گيتي نژاد و
خوشا به حالت که بابايم را از نزديک ديدي من رانده شده از دامان خاندان را درياب که خيلي غريب است
كيوان گيتي نژاد و
102/5/17
كيوان گيتي نژاد و
102/5/17
+
«تنهاترين مرواريد...»
سختي #روز_ساباط آنقدرها بود که خاطرهاش در ذهن تاريخ ماند.
و #امام_مجتبي در منتهاي تحمل اين سختي تنها بود.
تحملي که اگر نبود بشريت هيچگاه حقيقت را نمييافت...
او که تحملي به فراخناي سکوت تاريخ دارد و به اندازهي خدا مهربان است...
*ري را
100/7/21
+
سلام رفقا براي شفاي همه بيماران خاصه والده ما دعا بفرماييد ، يا حق
ميراب عطش
100/4/4
5 فرد دیگر
24 فرد دیگر
مهرباني #
98/11/27
+
سلام عليکم خداقوت
معتاد پيام رسانيم ..اما امروز دير آمديم پاي سيستم...
آمار حاضران پيامرسان تو دهه اول محرم خيلي خوب تر شده... نظر شما چيه؟؟
*خاطره*
98/11/22
+
سلام و ارادت خدمت دوستان پارسي بلاگي پست آخر وبلاگم روايت سفر يک روزه ام به شهرستان سرسبز طارم است و مهمان نوازي عليرضا خان عباسي عزيز. اين روايت در چند روزنامه و سايت نيز منتشر شده است. مخلصيم.
*خاطره*
98/11/22
+
پروژه #معامله_قرن مقدمهاي براي محو فلسطين است.
و راه شکست آن نيز جز "مقاومت" نيست.
??چه اگر مقاومت و سلاح #جهاد_اسلامي و حماس نبود و مرداني مثل #حاج_قاسم و نصرالله و محمد ضيف در جنگهاي 22 روزه و 8 روزه و... نبودند؛ امروز ترامپ به جاي اعلام مجمعالجزاير فلسطيني! از محو فلسطين خبر داده بود.
#تهاجم
*خاطره*
98/11/22
+
پرنده هاي رها به دريا مي افتند
پرنده هاي رها در خون شنا مي کنند
و آزادي دروغي است
نام مجسمه اي که مشعل را نگه داشته
تا ناو وينسنس راه را گم نکند!
#پرواز655
عارفانه هاي يک دوست
98/8/6
+
سلام گراميان
پارسي بلاگي هاي عزيز
عيدتون مبارک
چلچراغ شهادت
97/2/9
+
«هوالمحبوب»
بابا ها را نياز نيست با تير و تفنگ بکشي
همين که دخترشان بخندد کافي ست...
دختر است ديگر
استاد دلبري!
کافي ست تا لبخندي بزند
و برق نگاه چشمان نافذش
به آتش بکشد خرمن عشق بابايش را
دخترم
بابا نبوده اي که دلت تنگ شد اگر
همدم به جز براي تو " دختر" نمي شود.
#دخترها بي دليل #بابايي نشده اند
پي نوشت: چقدر اين تصوير به دلم نشست
و نگاه دخترک و آن ابر بالاي سرش
چلچراغ شهادت
97/2/9
که ما از پدر فقط انتظاري مي فهميديم براي آمدن. آمدن از جبهه-آمدن از ماموريت هاي جهادي.... براي پدرم رزمنده ديروز که اين روز ها به دليل کهولت سن دردهاي بسياري تحمل مي کند.دعا کنيد