پيامهاي ارسالي
+
سخن اين است که ما بي تو نخواهيم حيات
بشنو اي پيک! خبرگير و سخن بازرسان
حافظ
بشنو اي پيک! خبرگير و سخن بازرسان
حافظ

*ترخون بانو*
03/6/24
*ري را
+ که ذوق چنداني ندارد بي تو زندگي...
2-FDAN
عالي عالي
مهرباني #
به به
*ري را
@2FDAN @انديشه نگار @مهرباني #
+
صدايش يکسره در سرم مي پيچد
نمي فهمد که از او متنفرم نمي فهمد و اينقدر نفهم هست که باز نفهمد جلوي چشمان من حاضر نشود
صدايش که مي آيد از خشم جانم به لب مي آيد و بازميگردد. دوست دارم يقه اش رو بگيرم و پرتش کنم کنار و رو به صورتش بگويم که تحمل يک دقيقه ي او براي من چقدر دشوار است و وجودش چگونه حالم را بهم مي زند و خراب ميکند
»
موجود نفرت انگيز
برو مرا ديوانه نکن کاش ميتوانستي اين حجم نفرت را بفهمي
» ادامه...
نمي فهمد که از او متنفرم نمي فهمد و اينقدر نفهم هست که باز نفهمد جلوي چشمان من حاضر نشود
صدايش که مي آيد از خشم جانم به لب مي آيد و بازميگردد. دوست دارم يقه اش رو بگيرم و پرتش کنم کنار و رو به صورتش بگويم که تحمل يک دقيقه ي او براي من چقدر دشوار است و وجودش چگونه حالم را بهم مي زند و خراب ميکند
»
موجود نفرت انگيز
برو مرا ديوانه نکن کاش ميتوانستي اين حجم نفرت را بفهمي
» ادامه...

هما بانو
03/6/24
+
گل سرخم چرا پژمرده حالي؟
بيا قسمت كنيم دردي كه داري
بيا قسمت كنيم، بيشش به من ده
كه تو کوچک دلي، طاقت نداري
بابا طاهر
بيا قسمت كنيم دردي كه داري
بيا قسمت كنيم، بيشش به من ده
كه تو کوچک دلي، طاقت نداري
بابا طاهر

هما بانو
03/6/24
+ چند روايت براي علت ناميدن باباطاهر به عريان وجود داره. گفتهاند که روزي باباطاهر از مقابل مدرسهاي عبور ميکرده و از چند جوان که اونجا بوده پرسيده که شما شب و روز تو مدرسه چيکار ميکنيد؟ جوانان در پاسخ گفتند که رياضت بسيار ميکِشيم و براي تمسخر ادامه ميدن که مثلا شب، يخ حوض رو ميشکنيم و درون اون ميريم.
باباطاهر هم شب ميره و يخ اون حوض رو ميشکنه و وارد اون حوض ميشه و خدا براي خلوص کارش سرما رو از بدنش ميگيره و تا شعاع 10 يا 100 متري هرجايي که رد ميشده يخها از گرماي وجودش ذوب ميشدند و به علت عدم احساس سرما عريان بوده
+
جان، نهان در جسم و تو در جان نهان
اي نهان اندر نهان، اي جان ِ جان
عطار
اي نهان اندر نهان، اي جان ِ جان
عطار

هما بانو
03/6/24
پ.ن: عکس فوق سماع ِ صوفي ِ فرقهي مولويه هست؛ تو سماع دست راست سمت بالائه که نماد طلب فيض از خداونده و دست چپ سمت پايينه که نماد بخشش به مردم هست. صوفي اينجا صرفا نقش واسطه داره و براي خودش چيزي نميخواد.
+
زمستانِ امّيد به سر رسيده است
اين بهار اما سعيد است گر بيايد...
ريرا
اين بهار اما سعيد است گر بيايد...
ريرا

هما بانو
03/6/24
@2براي تو منظور از "زمستان اميد" شايد شعر زمستان اخوان (با تخلص م.اميد) باشه "سلامت را نميخواهند پاسخ گفت سرها در گريبان است... " البته اين به معناي رد حرف شما نيست! وقتي پاي ايهام در ميان باشه، حق برداشت و انتخاب به خواننده داده ميشه
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید