پيامهاي ارسالي
+
و حسنک را سوي دار بردند و بجايگاه رسانيدند. بر مرکبي که هرگزننشسته بود نشانيدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنيد. هيچکس دست بسنگ نميکرد و همه زار ميگريستند، خاصه نشاپوريان. پس مشتي رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده.
همابانو
103/8/12
+
اينک که جان به لب وَ لبِ ما به جان رسيد
اين خنجر از شماست که تا استخوان رسيد
زين آسيا شراره به هفت آسمان رسيد
“اين نوبت از کسان به شما ناکسان رسيد
نوبت ز ناکسان شما نيز بگذرد”
پيام رهايي
103/2/8
+
باشد که نباشيم که بدانند نماندن بلديم...
mariii
101/11/5
+
هر که رنگش بيش، قدرش بيشتر...
.: ام فاطمه :.
101/7/29
+
چه نکو طريق باشد که خدا رفيق باشد...
در انتظار آفتاب
101/7/25