پيام
+
لبخندت تعــادل شهر را به هم مي زند ...، تو بــخند، من شهر را مي سازم ...
2-عاشقانه اي براي تو
94/11/16
سبحان.
اصلا چه اهميتي دارد که شهرمتعادل باشد.. همين که تو در کنار قدمهاي من قدم ميزني.. همه چيز خود به خود.. به اوج قشنگيهايش مي رسد.. حتي روفتگري که ميان اين همه برگ..جاروب ميکندو.. آواز ميخواند.. اما چيزي که اين وسط هرگز متعادل نشد.. دلتنگيهاي من بود براي تو.. هر روز.. شديد تر از ديروز.. س ب ح ا ن // في البداهه بود.. :)
روياے غير ممكن
@};- :)