شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

درب کنسرو بازکن برقی
+ پر ميکشم از پنجره ي خواب تو تا تو هر شب من و ديدار،در اين پنجره با تو از خستگي روز همين خواب پر از راز کافيست مرا،اي همه خواسته ها تو زنده ياد محمد علي بهمني
روحش شاد استاد بهمني
*ليلا*
روحشون شاد الان مستندشون رو ديدم
روحش درآرامش ابدي
+ *همه اتفاق‌ها دير يا زود افتادني‌اند!* *مانند دانه‌هاي تسبيح...* يکي بعد از ديگري: *تولد، کودکي، نوجواني، جواني، عشق... و مرگ!* آه که چه نظم تکراري و کسالت آوري! کاش مي‌شد زمان را مثل نخ تسبيح، از بين همه اين اتفاقات بيرون بکشيم آنگاه در اوج جواني، در يک روز بلند تابستاني، عاشق مي‌شديم... آروزهاي بلند پروازانه نوجواني را ارزاني عاشقي‌هامان مي‌کرديم ...* عکس و متن : نگارستان خيال*
و قهقهه‌هاي کودکانه‌مان، زلالي عشق‌مان را فرياد مي‌کرد... *و آنگاه، مرگ؛ اين پايان ناگزير همه‌ي اتفاق‌ها، در يک شب سرد **زمستاني، به سراغ‌مان مي‌آمد و ... تمام! ....* *اين، دوست داشتني ترين بي‌نظمي دنياست!*
خيلي زيباست بانو@};-
بعدی همه 17 نظر قبلی
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583
ممنونم از لطفتون
+ نميخواهم عاقل شوم بزرگ شوم ميخواهم همان کودک بمانم با تمام خبط هاي کودکانه ام نميخواهم روزگارم نگاهم افکارم عوض شوند ميخواهم همانقد ساده و کودکانه دوستت بدارم ببوسمت حتي از شيشه ماشين که پايين آوردي اش ناگهاني بي مقدمه . . . نگارستان خيال
{a h=goldenrose}دهکده موسيقي{/a} @};-:)
@};-
همه 8 نظر
{a h=hizbolah} کميل {/a} سپاس @};-
+ *يه پاييز زرد و* زمستون سرد و يه زندون تنگ و يه زخم قشنگ و *غم جمعه عصرو* غريبي حصر و يه دنيا سوالو تو سينم گذاشتي جهاني دروغ و يه دنيا غروب و * يه درد عميق و * يه تيزي تيغ و يه قلب مريض و * يه آه غليظ و * يه دنيا محالو تو سينم گذاشتي رفيقم کجايي؟ . دقيقا کجايي؟ * کجايي تو بي من، تو بي من کجايي؟* . .*عکس : نگارستان خيال*

http://s3.picofile.com/file/8230765726/Mohsen_Chavoshi_Kojaei_Ft_Sina_Sarlak_.mp3.html
بعدی همه 41 نظر قبلی
يادش بخير
+ پلک جهان مي پريد دلش گواهي ميداد اتفاقي مي افتد اتفاقي مي افتد و فرشته اي از آسمان فرود آمد . . @};- @};- *تولدتون مبارک مادرهماي عزيز و مهربان *@};- @};- . .
واي مهسا جون .. شرمنده کردين بخدا... فدات بشم من ... نميدونم با چه زبوني از اينهمه لطف و محبت قدرداني کنم .. عکس کيک که منو ديوونه کرد .. اگه راستکي بود اصلا بهش دست نميزدم فقط ميزاشتمش تو يخچال و با عشق نيگاهش ميکردم .. ما شا الله به دستان هنرمندانه شخص کيک پز و شما عزيز دلم که مي دوني مادر هما عاشق گل و گلدون هست ..B-)
خيلي زيباست .. خيلي .. دستت درد نکنه عزيز دلم .. @};-
بعدی همه 149 نظر قبلی
همابانو
{a h=mahestan4}نگارستان خيال{/a} ممنونم مهساي قشنگم=) @};-@};-@};-
تولدتان گلگون چشمتان خندون ايام به کام شريفه تون کثرت نعمت براتون پيدا غم زدلتان پر بکشد مادام العمر حضور و وجود وزينتان براي عزيزانتان مستدام و دائمي انشا الله الرحمن و الرحيم.هميشه خندون ببينمتان و تولدتان را هد ساله جشن بگيريم که شما خواهري وارسته با ايمان با معلومات و فخر آفريني کم نظير در بين دوست و ناآشنا هستيد که خدا به کرم خويش شما را از همه بلايا دربردارد انشاالله
+ براي روزهاي خوب تو دعا مي کنم روزهاي خوب تو ربط عجيبي به حال خوب من دارد
براي همه هموطنا خوبي آرزو مي کنم
+ *تو هم به فکر مني حاضرم قسم بخورم همين زمان علني حاضرم قسم بخورم به شوق وصل تو هر روز روزه ميگيرم و با چنين دهني حاضرم قسم بخورم*.....
@};- @};- از «سفيان بن عبد اللَّه» روايت است كه گفت به رسول خدا صلى الله عليه و آله گفتم: ما اخوف ما تخافه على فقال هذا و اخذ بلسان نفسه «2». «اى رسول خدا! از چه چيز بر من بيشتر مى‏ترسى؟ فرمود: اين و زبان خود با دست گرفت». و از «يونس بن عبيد» نقل كردند كه گفت: نفس خود را اين گونه يافتم كه رنج روزه را در گرماى سخت مى‏توانست كشيد؛ اما ترك كلمه‏ اى كه به كار نمى‏آيد نمى‏توانست كرد.
بعدی همه 11 نظر قبلی
:) @};-
+ *صداي سنج و دف و بوي سيب مي آيد ...* دوباره حال و هوايي غريب مي آيد *براي گريه ... بها ، نه.... بهانه ميخواهم ....* به سر توان و طاقت و صبر و شکيب مي آيد سوار بال نسيم .. *غروب عاشورا .... غبار غربت "شيب خضيب " مي آيد ..* ز گوشه گوشه اين دشت پر بلا اکنون ... *صداي ناله ي "امن يجيب " مي آيد ....* . *متن :نگارستان خيال *
سپاسگزارم @};-
بعدی همه 31 نظر قبلی
اين شعرو دوسش دارم
+ چگونه قدم هايشان مي‌پيچد لاي درختان!؟ چگونه شکوفه‌ها را به موهايشان سنجاق مي‌زنند و مسير کوچه‌ها را بو مي‌کشند!؟ و چگونه از بهار و زيبايي‌هايش مي‌نويسند، وقتي تو را نديده‌اند...!
عالي @};-@};-
{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} ممنونم عزيزم
+ . من در توخلاصه شده ام مثل شعرهاي شاملو در آيدا ، مثل اندوه در شب هرجاي جهان باشي فرقي نمي کند من هر شب يواشکي به چشمان خيالت زل مي زنم صبح ها چايي ام را با خيال قشنگت شيرين مي کنم و گاهي کنار شمعداني ها مي نشينم شاعر چشمهايت مي شوم و هربار که از روياي آمدنت نا اميد مي شوم مثل پرنده اي کوچک مي شوم که روي نيزار مي نشيند و براي فراموش کردن چيزي خودش را به آواز مي زند ...
+ تقدير من از بند تو آزاد شدن نيست ديدي که گشودي در و من پر نگشودم فاضل نظري
خو کرده قفس را چه حاجت به پرواز......چوخ عالي@};-
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} متشکرم از عنايتتون @};-
+ مرگ ، شايد *يکي از همين روزها* مرا به يک پياده رويِ دو نفره دعوت کند ؛ در اين ميان نگران شعرهايي هستم که شب ها زير بالش گريه کردم و *تو هرگز* *آنها را نخواهي خواند...* .. .
سلام اسم اينا رو ميدونيد؟ همين آدم مقوايي ها
بعدی همه 9 نظر قبلی
.:آيينه:.
ديگر نگران نيستم.... در عوض نگران ساعاتي هستم که در اين حسرت گذراندم و بابت آنها به سختي بازخواست مي شوم.. مي داني رفيق..! دنيا خيلي کوتاه ست.. و تمام اتفاق ها سر جايش مي افتد.. هميشه همين طور بوده.. "هميشه اونجوري که ما ميخوايم اتفاق نمي افته..."
{a h=yasobahar}.:آيينه:.{/a} @};-
+ هر روز از کوچه ي چشم تو گذر خواهم کرد * هر روز از کوچه ي عشق تو سفر خواهم کرد* چه تو باشي به انتظار من، يا که نباشي دگر * من به هواي ديدن تو يک نظر خواهم کرد* . آيين
+ به خداحافظي تلخ تو سوگند نشد که تو رفتي ودلم ثانيه اي بند نشد لب تو ميوه ممنوع ولي لب هايم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد با چراغي همه جا گشتم و گشتم در شهر هيچ کس هيچ کس اينجا به تو مانند نشد هر کسي در دل من جاي خودش را دارد جانشين تو در اين سينه خداوند نشد خواستند از تو بگويند شبي شاعر ها عاقبت باقلم شرم نوشتند: نشد!!! . .
@};- دوستان از حضور سبزتون ممنون و متشکرم
همه 6 نظر
زيباست خدايي
+ يه وقتايي هست دلم برات خيلي تنگ مي شه من اسم اين وقتا رو گذاشتم هميشه هميشه جاي همه ي عزيزايي که ديگه پيشمون نيستن خالي ... : جاشون سبز ، يادشون گرامي ، روحشون شاد
* ثنا اکبري روحش شاد * ( سکوت نازک قلبم )
@};- رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر که به برادر مسلمانش سخن محبت آميزى گويد و گرفتاريش را گشايش دهد، تا زمانى که در اين کار باشد، زير سايه ي رحمت واسع و فراخ خدا باشد. أصول الکافي / ترجمه مصطفوى، ج‏3، ص: 294
بعدی همه 11 نظر قبلی
تشکر ميکنم محدثه جان .سلامت باشيد .@};-
ساعت ویکتوریا
نگارستان خيال
رتبه 51
47 برگزیده
752 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top