پيامهاي ارسالي
+
ين اتفاق بارها و بارها رخ داد:
مردي زني را دوست داشت
اين اتفاق بارها و بارها رخ داد:
زني مردي را دوست داشت
اين اتفاق بارها و بارها رخ داد:
زني و مردي
کسي که دوستشان داشت را دوست نداشتند
روزي، روزگاري
اتفاقي افتاد
و احتمالاً همان يک بار بود:
مردي و زني
همديگر را دوست داشتند.
نگارستان خيال
94/4/2
+
طلوع من...وقتي غروب پر بزنه...موقع رفتنه منه
!i!i!iSIAH POOSH!i!i
89/3/5
اين روزا دنيا واسه من
از خونه مون کوچيکتره
کاش مي تونستم بخونم
قد هزار تا پنجره
طلوع من طلوع من
وقتي غروب پر بزنه
موقع رفتن منه
طلوع من طلوع من
وقتي غروب پر بزنه
موقع رفتنه منه
حالا که دلتنگي داره
رفيق تنهاييم ميشه
کوچه ها نارفيق شدند
حالا که مي خوام شب و روز
بهم ديگه دروغ بگم
ساعت ها هم دقيق شدند
طلوع من طلوع من
وقتي غروب پر بزنه
موقع رفتنه منه
اين روزا دنيا واسه من
از خونه مون کوچيکتره
کاش مي تونستم بخونم
قد هزار تا پنجره
طلوع من طلوع من
وقتي غروب پر بزنه
موقع رفتن منه
طلوع من طلوع من
وقتي غروب پر بزنه
موقع رفتنه منه
حالا که دلتنگي داره /رفيق تنهاييم ميشه/کوچه ها نارفيق شدند/حالا که مي خوام شب و روز /بهم ديگه دروغ بگم/ساعت ها هم دقيق شدند/طلوع من طلوع من
وقتي غروب پر بزنه/
موقع رفتنه منه
+
ناراحتيد ؟ غمگينيد ؟ احساس ناراحتى ميکنيد ؟
من فقط با شما به انداره ى يک دعا فاصله دارم ، با من حرف بزنيد !
“خدا”
امامت و ولايت
93/2/20
+
ميگن روانشناسا ميتونن زود آدمــا رو بشناسن.........
ولي عزيزم... :
.
.
.
.
.
.
.
گاهي روانشنـاسي جواب نميده :|
بايد جوونـور شناس باشي تا بعضيا رو بشنــــاسي !!!
روي ماه خدا را ببوس
92/12/26
+
يکي از سخت ترين کارا اينه که...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به مامان بابات معني جمله ي حسش نيست رو بفهموني :|