پيامهاي ارسالي
+
حواست پرت شد و واسه چيزي كوچك
همه چيز يواش يادت رفت شد فريبنده
خسته بودي هرچي ديدي يا شنيدي
دوست نداشتي هرچي را گفتي كه تلخه
از شكستها شدي سردرگم به آخر خط رسيدي
آنگاه ديدي لذت هميشه ات آهسته رفته
يادبگير و خودتو از ته قلب باور نما
ميتوني ول كني افسوسو ز فكرتت زدوده
خودتو پيدا نما و از نو بساز زندگي را
هر چي انجام نشده گشت آموزنده
براي ديدن فردا بايد يك دوباره بودن
ارمغان اين تلاشت ميبيني دلت خوشه
Miss fatima
100/9/25
+
گاهي از چي نگراني مثلا داشته هايت تكراريه
خوشخيال باش ، آسايش و مرتب بودن كافيه
انتخاب خودته و نياز ندارد به تاييد سايرين
توجه به درگيريهايت در مورد بيقيه ،راهكاريه
بدترين پيشامد ممكنه نهايتش آيا چه ميشود
هر اشتباه و سوتي كه داشتي گويي واهمه ايه
فوقش بي محلي كنن اما شايد اينجور نيست
شگردهاي جواب دادن مشكل ياد گرفتنيه
دانسته ها و آزمودنهايي كه انجام دادي ببين
نيز شرايط و داشته ها دورش خط كشيدنيه
Miss fatima
100/9/25
+
اسباب بازي قشنگه و خيلي دلبرانه است
هوش و رفتار باهايش هم راستا است
سرشت انسان به سمت بازي سوق ميشود
جشن تولد و جايزه ذوقش افزونتر است
انتخاب در انبوه اسباب بازي بازار آسانتره
رنگ و جنس و ويژگيها گوناگون است
بدان خطري مانند بلعيدن نداشته باشد
جنب و جوش و خروش ويژگي آدم است
هيجانها بر روان نقش شورانگيز دارد
تنبليها را ول كن ورزش سرحال آور است
Miss fatima
100/9/25
+
فردي براي شخم زدن مزرعه سيب زميني
كار برايش سخت شد چونان سراشيبي
تنها آشنايش كه ميشناخت دوستش بود
كه ازش دور بود و نداشت بهش دستيابي
نوشت نامهء شورانگيزي و پرداخت به مهم
نيازمند كمكم و امسال ندارم بهر كشت تواني
يارش گفتا هيچ انجام نده آنجا كارگر ميفرستم
و فردا خيليها پرانرژي آمدند و شخم زدندي
سيبهاي كشتگاه پايان كار با نشاط درآمد
قشنگ بهم نگاه نمودند از چنين زبردستي
Miss fatima
100/9/25
+
تخم مرغ از خوراكهاي پر کاربرده که باهاشيم همه آشنا
بتنهايي فوايد بيشماري براي سلامتي داره مانند کيميا
نيز يکي از مواد ساخت غذاهاي مختلف است
ارزش مغذي سرشاري داره با آلبومين و پروتئين و يون بالا
قرار دادنش در يخچال و کشوي خنکتر و مانعه از گرم شدنش
اگه پوسته اش شکست ريختن در قدحي جداگانه بطور شکيبا
نوع آب پز و شکسته و مخلوط در غذاها بماند 2 تا 3 روز
خوبه تازه خوردنش و هميشه دانستن زمان انباشتنش را
Miss fatima
100/9/25
+
سالم و خوشکل بگشتي هميشه زيبا
بباش تميز و شسته خوب و تن آسا
خوشحال و چابک بخواه اين فکرها را
پيوسته پيگير و آراسته همچو گلها
آموزه و نکات بهداشت انجام دادن
مانند بازي و دغدغه و نوعي هدفها
هر صبح و شب مسواک نما دندانهايت
بويژه پس از خوردن شکلاتها و پفکها
خلال نما دندانها نخست با نخ دندان
بار اول با مسواک هر چه رزيده بزدا
شاخه ي عشق
100/9/18
+
يه کاري کن براي آلبالو
يه چيزي يافتن لقمه اي گردو
تو هر روز تازه و مثبت و زيبا
با افکار تازه اي گشتن روبرو
چرا رنگارنگ نباشد خواسته هايت
فراموشت نشود خوشي و تکاپو
يه بدست آوردن پيرزومندانه برايت
نيرومندت ميسازه افزا تو رهرو
با دوست داشتن خودت بياسا ز اکناف
تا نهايت هماره مي تابه پرتو
يادبگير هرگز مهم نيست کلنجار
خسته گشتي پرانرژي بودن از نو
امين يگانه
100/9/15
+
در سالن فرودگاه خانمي خندان بود
كتاب و كلوچه اي خريد شود خشنود
در كنار وي فردي نشست مجله خواند
با وي از كلوچه شروع به خوردن نمود
خانم خشمگين شد اما بروي خود نياورد
و با خود گفت خيلي گستاخه و رمز آلود
آنگاه كه فقط يك كلوچه ته بسته ماند
فرد نصفش را براي وي گذاشته بود
ديد بسته كلوچه اش را و شد شگفت زده
تازه يادش افتاد از كيفش درش نياورده بود
نكاتي از فيزيولوژي ب
100/9/15
+
يخچال دستگاهيست سرد كننده بر اساس سازوكار برقي
درون بدنه اش روغني است كه متورش سازد روانكاري
كمپرسوري دارد كه فشار گاز هميشه بالا و بسنده بماند
نيز كندانسوري كه گاز سيال را از بخار به مايع سازدي
يخچال و فريزر است از ابزارهاي كاربردي هر زندگي
جلوگيري مي كنند از فساد و خرابي مواد خوراكي
غذاي داغ هواي داخل يخچال را خيلي داغ مي نمايد
برفك ذوب شده چكه مي كند در خوراكيها بشد قاتي
نكاتي از فيزيولوژي ب
100/9/15
+
عاشقتم دوست دارم مهربون
رويا بودي آشنا شدي روزافزون
بهترين روز زندگانيم بود نگاه تو
و هر روز گشت بيشتر تا هم اكنون
خيلي خوشبختم تو همدمي و كنارم
عشقمون خيلي رو رواله و موزون
همچو گل دلبرانه اي و نوازش آور
چه خوبه زمان نگذره نازي پيشم بمون
همه دلخواه من لبخند زيباي دلت
بشكف اي غنچه به لبخندهاي نيشگون
دستتو بذار تو دستام نوبهار گشتا دلم
گرد پريشانيم زدوده شد در هر نورون
عارفانه هاي يک دوست
100/9/6
+
برو احساس گمگشته
برو راهكار بي فايده
برو اذيتي و حساس
برو اي هرچه تلخه
برو تا هوشيار و چالاك
برو بتونم بشوم ساخته
خوشي زندگاني چيست
چه سالها رفت بيهوده
چه چيزهايي ميخواستم من
كي داشتنها را ميدونه
چيزي توي خوشيم نيستش
درونم خواستن رنگ باخته
ندارد سودي حسرتها
نمودم راه را آزموده
نباشد سنگ مشكلها
پيوسته باشم آسوده
شاخه ي عشق
100/9/3
+
با توجه به مقدار اسپاگتي آب بريز در قابلمه
بگذارش بروي شعلهء بلند و مناسب آهسته
رشته هاي ماكاروني را خوشكل بسته به سليقه
هوشيار و با انگيزه بنما خرد چند تكه
آنگاه كه پخته شده و هنوز شفته نگشته
آبكش و پهنشان نما در سيني يا سر سفره
تكه هاي مرغ يا كوفته را كه سرخ نموده اي
آميخته كن با سس و سيب زميني و گوجه
چابك رشته ها كه آبشان رفته با مايه داغا داغ
فوري تا سرد نشده همبزن و بماند چند دقيقه ادامه...
* راوندي *
100/9/3
+
روزگاري بود در باغ بزرگي بهزاد
ميگشت بين درختان شادمان چو نوزاد
بوي غذا آمد به دماغش و دهانش افتاد آب
فوري رفت به خانه و قابلمه روي اجاق نهاد
باران آمده و رنگين كمان نمايان شده بود
براي ديدنش مقداري پاي پنجره ايستاد
تا نهار سبدي ميوه قشنگ چيد روي ميز
و بشقاب و قاشق و چنگال و كارد قرارداد
غروب كه هوا تاريك شده بود نگاه نمود
فرز مسواك زد و سپس خوابيد خيلي شاد
mariii
100/9/3
+
غنچه با شكفتنش ، رسيدن به خواسته ها را در فكر مي پروراند . هر روز زندگاني شروعي تازه است و ميگويد تو زيباترين گل در گلستان و پُر نورترين ستاره در كهشان ها هستي.در باران نفس بكش و هواي خنك را احساس كن و با خاطره هاي زيبايي كه ايجاد نموده اي خوشحال باش . زندگاني مانند بادبادك بازي زيبا و دوست داشتني است@};-
* راوندي *
100/9/2
در کنار تمام زيباييها ، زندگي روزي چند سطل صرفه جويي در مصرف آبست که بعد از يکسال باندازه يک استخر و بعد از ده سال درياچه اي ميشود . آب اگر نباشد حيات نيست .
بهرحال شعر موضوعات مختلف دارد هر چند كه شايد خودم از خيليها اذيت شده ام اما الان داشتم فقط شعر ميسرودم
* راوندي *
100/9/2
ضمن تشکر از مطالب ارزشمندي که ارسال ميفرماييد شما ميدانيد شخصي که از استنت استفاده کرده و يک سال پلاويکس مصرف کرده و چند سال هم هست که آسپرين ميخورد براي رفع خونريزي بيني چند روز ميتواند آسپرين را قطع کند ؟