پيامهاي ارسالي
+
[تلگرام]
"بوسه خيال "
عشق بازي ميکنم با خاطرات يار خود
بوسه گيرم از خيال بوسه دلدار خود
دُر چشمان تَرَم ، تَر ميکند اين باورم
صد فغان و صد فغان ،زان چشم و قلب زار خود
@kolbeh_shaer
وزنه سياسي
97/8/25
+
[تلگرام]
"پيام حضور "
او راي نياورده ولي ما برنده ايم
چون دست به دست ولي مان سپرده ايم
سرخوش ز سعي و تلاش مقدسيم
ما همچنان در ره پاک تو مانده ايم
بهر ظهور پاک تو منجي اين جهان
در تعرفه ردي ز ظهورت نشانده ايم
حاشا که خم بشود سر، بر يزيديان
سرها و خونهاي فراوان که داده ايم
در راه حفظ نظام و ظهور تو
چون حر و حبيب و زهير ، ايستاده ايم
خالي نمي شود آقا ، گردتان ز مردها
ما بر سر آن عهد که بستيم ، مانده ايم
ما با حضور بر سر صندوق هاي راي
آن متن و آن پيام که بايد ، رسانده ايم
@kolbeh_shaer
زمزمه نسيم
97/8/24
+
[تلگرام]
"حراجي"
اي عشق بيا که در سرم آزار است
قلب ويران ، چو الماسِ سر بازار است
اي عشق بيا که مشتري بسيار است
جنگ بر سر عشق ، به درهم و دينار است
اي عشق کجايي که دلم داد زند
با بغض و صداي خفته فرياد زند
اي مشتريان اين حراجي ، مردم
کم نيش زنيد به زخم من چون کژدم
اين عشق که ارزشش الماس است
وصلش نه به درهم ، که با احساس است
حاشا که به بازار حراجش ببريد
آنرا که مريض است ، علاجش بدهيد
اين قلب که مريض است ، پر از باران است
آن هم زفراق صاحبش ، رضوان است
درد است فراق و وصل درمان درد
جز اين چه به عاشقي دل بايد کرد؟
@kolbeh_shaer
زمزمه نسيم
97/8/24
+
[تلگرام]
عاشقان را بدهيد مژده از اين بانگ و خبر
جلوه گر شد حرم شاه بهنگام سحر
روزه داران بنويسند به روي پر سار
از فلک آمده اند پاي بساط افطار
@kolbeh_shaer
زمزمه نسيم
97/8/24
+
[تلگرام]
"عذر تقصير"
عکسهايت در دل من مينشيند نازنين
هرکجا باشد، خيابان ، آسمان يا در زمين
با که باشي ، بر سر ميز ، مقنعه يا روسري
فرق ندارد ، چون هميشه بر دلم تاج سري
عشق تويي ، جانم تويي ، ذکر طپش هايم تويي
در ميان لحظه ها ، وِرد نفس هايم تويي
دم تويي ، بازدم تويي ، هر چه ميانش هم تويي
آنکه از رويم زدايد دود و چرک و غم تويي
هم پزشک و عابدو قاضي برايم نسخه ها پيچيده اند
قصه ي عشق من و جان تو را نشنيده اند
هم پزشک و عابد و قاضي براي من تويي
ليلي و شيرين و هم مُرضي براي من تويي
اي پزشکم ، جان من آزرده است ، دارو کجاست؟
آنکه با من بود هميشه هم رُک و يک رو کجاست؟
عابد من ، زاهد من ، اي هميشه با خدا
گو چرا خواهي شوي از اين دل زارم جدا؟
من فراموشت کنم؟ حاشا ، مبادا اين چنان
عذر تقصير از حضور آن پزشک و ديگران
@kolbeh_shaer
← اف1 ✿
96/5/1
+
[تلگرام]
" باز تو !"
باز ابر و باز باد و باز باران
باز دوباره ياد اشک بي قراران
باز به يادم آمدي با نرمي ابر
باز هواي با تو بودن درخيابان
باز نسيم خيس شبهاي بهاري
باز هواي عطر تو در روزگاران
باز دوباره آمدي در خاطر من
باز هم شهره شوم در جمع ياران
باز دوباره مي سرايم شعر معروف
قافيه اسم تو بود ، با ابر و باران
@kolbeh_shaer
شکار لحظه ها
96/3/31
شکار لحظه ها
96/3/31
+
[تلگرام]
به او بگوئيد پروفايلش را به روز نکند!
با عکس هاي هر بارش زحمي جديد به قلبم ميزند
يک بار دريا
يک بار رودخانه
يک بار با ديگري
يک بار با ديگري
يک بار با ديگري
........
در انتظار آفتاب
96/3/31
+
[تلگرام]
هر چه کردم که يادت ، نيايد به سرم ، ليک نشد
باز هم آمدي و ، قطره شدي ، باريدي!
@kolbeh_shaer
شکار لحظه ها
96/3/31
+
[تلگرام]
سلام دوستان
"دسته گل خاطره ها "
يادِ تو دَر شد و دَر شد ، سيزده بدرم
وقتي انداخت به دور ، دسته گل خاطره ها را ، پدرم
@kolbeh_shaer
جبهه مقاومت اسلامي
96/3/11
+
[تلگرام]
"اسير هوس"
بازا که گرفتار و اسير نفسم
در پشت زمين مين ميان قفسم
اي عشق ، کجايي که رها کردي مرا
در دوري تو اسير درد و هوسم
@kolbeh_shaer
جبهه مقاومت اسلامي
96/3/11
+
[تلگرام]
" آذربايجان"
اي سيل که کرده اي ويرانم
زخمي زده اي به قلب نيمه جانم
اي هموطنم که داغ همدم ديدي
آذربايجان ، مگر تو کم غم ديدي؟
زين داغ چو آسمان ، بارانم
من هم نفست فاتحه اي ميخوانم
اي تورک وطني اوياخدي آذربايجان
بو اينقلابا داياخدي آذربايجان
ايستاده وطن براي آذربايجان
اين جان و تنم فداي آذربايجان
گويم وطن و نويسم آذربايجان
معني بشود ، فداي ايران ، اين جان
@kolbeh_shaer
جبهه مقاومت اسلامي
96/3/11