پيام

ذره بين زنده
92/10/4

+ *از هوش تا خلاقيت* به نظر شما هوش و خلاقيت يکي هستند؟ متفاوتند؟ بايد گفت که اين دو تفاوتهايي با هم دارند هوش: توانايي کلي ذهني خلاقيت: توانايي تفکر به شکلي ديگر و متفاوت هرچه هوش بيشتر شود خلاقيت هم بيشتر ميشود اما در ضريب هوشي 120 اين امر متوقف مي شود. يعني از 120 به بالا خلاقيت بيشتر نشده و شايد کمتر شود هوش بالا نيازمند آموزش خاصي نيست ولي براي خلاقيت بايد حتما در زمينه اي علم و تخصص داشت

چلچراغ شهادت 92/10/7

يک تست ساده ي افراد باهوش و افراد خلاق اين است که بدانيد: باهوشها رقابت پذيرند... ولي خلاقها از رقابت خوششان نمي آيد :) // آشنايي با اين اطلاعات به ما کمک ميکند که بين اين دو فاکتور مهم رواني فرق بگذاريم :)

تصوير: anthropology.ir

پس من خلاق هستم اصلا از رقابت خوشم نمياد

:) ميتونيد کارها رو جو ديگه اي انجام بديد و از خودتون روشهاي ابتکاري ابداع کنيد؟ :)

نخير :) طبق اين فيد استعدادهاي درخشان احتمالا خلاقيتشون از افراد زير سطح هوشي شون بالاتر نباشه :) اينه که مثلا زياد ديده ميشه فردي با ضريب هوشي 110 (معمولي) خلاقتر از فردي با ضريب هوشي 130 (تيزهوش) هست

والا من کلاً مبتکر هستم از فيدهام مشخصه ديگه

خوبه :) ابتکارتون مستدام :)

انشالله

ممنونم از ابراز لطف تون :) چرا؟

تو رو خدا :) من خونم رو باهاش کار دارم هنوز :)

کم نه :)

:) منو نميکشيد که؟

خب الحمدلله :) به زندگي سلامي دوباره خواهم داد

من سلام دادم رفت :) بريد دنبال يه شکار ديگه :)

نظرتون رو اصلاح کنيد :) با تشکر

شب شما بخير :) پيروز باشيد :)

با اين *تعريفهاي مکانيکي از مقوله هاي هيبريدي* موافق نيستم :)

الان چي گفتيد سيدجان؟ :)

با اين *تعريفهاي مکانيکي از مقوله هاي مرکب* (هوش، خلاقيت و ...) موافق نيستم :)

شما هنوز تشنه هستيد دکتر؟ :)

:) نه پس من!

روانشناس اشتباه ميکنه اگه بخواد *بالاستقلال* تعريفي از خلاقيت ارائه بده. *خلاقيت صفت خداي تعالي است* که مرتبه اي از اون رو به انسان بخشيده و مي بخشه و لذا *تعريفي الهي داره*. کلاً *مفاهيم انساني* اگر بخواهد *مستقل از آموزه هاي وحياني* بررسي بشه *صدردرصد بي اعتبار* خواهد بود چون به معناي *فيزيکي و مکانيکي صرف ديدن انسان و قائل نبودن بعد متافيزيکي* اوست که خطاست.

سيدجان روانشناسي وارد اون تعريفي که شما فرموديد نميشه و منظورش از خلاقيت اون چيزي که شما ميفرماييد نيست... مثل اينه که شما در مهندسي نيرو رو مثلا به منبع نيرو نبست ميديد و صحيح هم هست... کاري هم به اراده ي الهي دخيل در اون نداريد... بررسي اون اراده و اون خلاقيت در حيطه ي مهندسي و روانشناسي نيست :)

سلام بردکتر قاتل :) چقدر شما به من لطف داريد :)

من ممنونم از شما که فيدها رو بالا مياريد :)

آخيش!!!!!

نذرتون قبول حاج خانوم :)

قبول حق

ديس لايک قرضيه ديگه نه؟ :)

نه ديس لايک از نوع تلافي بوده گويا :)

فيد به اين خوبي :) دلتون مياد؟

کجاش خوبه آخه! زشته هي بگيد من روانشناسي خوندم :) شعر به اون خوبي دلتون چطور دلتون اومد!

اون شعر شعر جالبي نبود!

از چه لحاظ جالب نبود?!!!

خوب نيست مباحث عاطفي به اين صراحت در شعر بيان بشه :) البته اين ديد منه :)

درسته اين ديد هم .. اما تو اين شعر صراحت خيلي زياد نيست يعني شعر خيلي هم رو نيست بيان عواطف از ديدگاه يک زن و يک شعر کاملا زنانه است :) شايد براي همين عنصر عاطفه اش بيشتر از صنايع ديگه اش بود :) ولي نظر شما هم محترمه

:) چه دموکرات :) ممنونم :)

ذره بين جان عزيز. تشبيه تون صحيح نيست. روانشناس موضوع کارش *روان انسان* هست. علوم مهندسي با انسان سر و کار ندارند. هر وقت پاي *روان انسان* در کار بود نميشود مستقل از وحي قدم از قدم برداشت. روان که مقوله ي مهندسي نيست بشود با معادلات فيزيکي و مکانيکي تشريحش کرد. باز اگر ميگفتند رفتارشناسي، شايد ميشد مستقل از وحي در موردش صحبت کرد. اما روان شناسي هرگز مستقل ازوحي نمي تواند درمسير صحيحي قرار گيرد

روان انسان مقوله اي ايست ماواري فيزيک و هيچگونه شناختي که به اصلاح متداول امروزي بشود گفت علميست از آن قابل حصول نيست. کاري که شده و ميشود سعي و خطاهايي و تجربه هايي است که در مورد رفتارها و کنشها و واکنشها به مرور زمان ثبت و ضبط شده و انتقال داده ميشود. نه روان را ميشناسند و نه ميتوانند بشناسند و نه ميتوانند قواعد حاکم بر آن را بصورت علمي در بياورند چون *روان متعلق به خارج عالم ماده است*.

مهندس جان ممنونم از توضيح خوبتان... ولي بايد عرض کنم که اون روانشناسي مد نظر شما هنوز تدوين نشده :) منظور من از روانشناسي اون نيست... هرچند که حالت مطلوبش آن هست :) // دکتر قاتل من هيچي نميکشم :) پاک پاکم :)

منظورتو بوگو خب :)

رواشناسي دين خيلي وقته داريم :) ولي روانشناسي ديني نداريم! :) نه اينکه منابعش نيستا نه :) ولي به صورت علمي تدوين نشده هنوز :)

منظورتو گفتم بوگو خب :)

منظورم تو فيده ديگه نيست؟ :)

رفتي تهرون جاخالي دادنو بلد شديا :)

اي بابا ما که 7 ساله تهرونيم :) ولي حريف بچه هاي قم نشديم :) :)

تازه ما از بچه ها قم هم نيستيم :)

بچه هاي شهرضا رو که ديگه نگو :)

دکتر قاتل عزيز بشينيد خسته نشيد :)