پيامهاي ارسالي
+
نه سال و سه ماه و بيست و هشت روز..هروقت ميام اينجا انگار تو کما بودم يا شايد مثل اصحاب کهف به خواب رفته بودم..زمان گذشته اما من هنوز تو دوران قبلي ام...
كيوان گيتي نژاد و
102/4/5
كيوان گيتي نژاد و
من فقط ميدونم تازه به هيچ رسيدم آنجا که امام رضا ع بر بيمار کنار من لطف کرد ولي چون من از بيرون شاهد صحنه دست کشيدن به پتوي حاجي بودم دستان آقام را لمث نديدم و نورش در شفق به رنگ روشن زرد درست با همون ابرهاي در بيداري گذشت و رفت
.:راشد خدايي:.
اصحاب کهف 309 سال خواب بودن
كيوان گيتي نژاد و
جايي عشق با عاشقي در پي عاشق بايد داد به بنده اي لايق و حافظ و دارايي جنبه انجام و حفظ آن نعمت گاهي در اجراي حد اللهي به قدر سر سوزني نبايد کوتاه آمد حتي آن مورد بخشش باشد برادر خوني و از يک ناف و از يک پدري زاهد که از،دوري فرزندي لايق فراموش کرد که هست خ آوندي که بهتر و بيشتر از او به فکر بنده اش بود ا. با خود فراموشي و اذيت به نوعي کفران نعمت و مقام بندگي رل به حس پدري غالب شاخت
كيوان گيتي نژاد و
يوسف پيامبر مي تواند تمثيل خيلي از بزرگان تاريخ شود و تجربه سامري مي تواند قوم بني اسرائيل شود امام ره که رهبر يک انقلاب بود نه يک ولي خدايي و نايب بر حق آخر الزماني ولي در اينجا بيش از يوسف پيامبر مي دانست که نسلش در عين طهارت مولد شايد دربرابر نقش و خال دنيوي تن تهي کند و به بي آبرويي کشيد هرچند ما هم اميد به بازگشت و پيروي از ولي الله داريم برايشان
+
غصه نخور. يک روز بالاخره کسي پيدا مي شود که دقيقن مي داند کِي به قدم زدن در وليعصر احتياج داري.
زنگ مي زند مي گويد:* دلتنگتم بيام بريم بيرون؟ *
بعد مي رويد کلي پياده روي هاي طولاني .
آن وقت؛ با همين کار ِ ساده يک چيزي از تو را مي گيرد که ديگر هيچ وقت پَسَت نخواهد داد.
_________________________________________________________
غزل صداقت
101/8/4
+
All around me are familiar faces
Worn out places, worn out faces
Bright and early for their daily races
Going nowhere, going nowhere
Their tears are filling up their glasses
No expression, no expression
Hide my head I want to drown my sorrow
No tomorrow, no tomorrow
_____________________________________________
بهتون اين آهنگ و به نام* mad world* پيشنهاد ميکنم
عاليه
حضورپنهان .
99/6/23
+
What do we want? We want change
How we gonna get there? Revolution
What do we want? We want change
Standing on the edge of a revolution
_____________________________________
Nickelback – Edge of a Revolution
حضورپنهان .
99/6/23
+
عجيبه. ذيل پستي، نظر خانومي رو ديدم که خيلي راحت از کشتار حرف مي زد. رفتم فيداي اين خانوما چک کردم. و مواجه شدم با آخرين و جديد ترين فيدش که هم از نظر شکلي و هم از نظر محتوايي غلط استدلال کرده بود و جالب اينکه ده نفرم باهاش موافق بودن. يعني ده نفر نفهميده بودن شکل و محتواي اين استدلال غلطه. يعني ده نفر فکر نکرده بودن و فقط لايک کرده بودن.
حضورپنهان .
98/10/15
خواستم بگم استدلالش غلطه حتي نوشتم، ولي انقدر اين خانم بي ادب بود که ترجيح دادم پياممو پاک کنم. بعضي ها رو بايد بذاري تو جهالت خودشون دست و پا بزنن. بحث کردن باهاشونم بي فايدس ..
{a h=fathetelesm}حضورپنهان .{/a} موافقم..جهالت بعضي ها اينقدر زياده که بايد گذاشت در اين جهالت غرق بشن
+
سلامممم :)
حضورپنهان .
98/9/30
+
سلام .
کار زيادي اينجا ندارم
اما شده دفتر خاطراتم
بدم نمياد هر از چندگاهي ورقش بزنم.
اينجا برام شده يه خونه ي قديمي
که نگاه به هر طرفش
تداعي کننده يه خاطره است..
حتي خاطرات تلخ ميتونن
يه روزي لبخند به لبت بيارن..
روزي که تلخ تر ها رو چشيده باشي.
حضورپنهان .
97/11/22
+
*سلاااااام خوبيد؟ وااااي اينجا چقد عوض شد ..امکانات جديد ميبينم ..حسابي هم گرد و خاکيه پارسي يارم ...خونه تکوني ميخواد .:) دلم برا همتون تنگ شده* .
حضورپنهان .
97/11/16
رضا صفري
95/11/30
+
*فنجان زندگيت را پر از اميد کن ..
آن گاه ..
جرعه جرعه اتفاق خوشايند بنوش..*
____________________________________
فائزه
||دختر دوست داشتني||
95/11/27