هدف از ايجاد اين اتاق فقط و فقط زنده نگهداشتن ياد و خاطر معلم شهيد دکتر شريعتي مي باشد
پيامهاي اتاق
+
"... درد علي دو گونه است :
يک درد. دردي است که از زخم شمشير ابن ملجم در فرق سرش احساس ميکند. و درد ديگر دردي است که او را تنها در نيمهشبهاي خاموش به دل نخلستانهاي اطراف مدينه کشانده... و به ناله در آورده است.
ما تنها بر دردي ميگرييم که از شمشير ابن ملجم در فرقاش احساس ميکند.
اما، اين درد علي نيست.
دردي که چنان روح بزرگي را به ناله در آورده است،تنهائي است. که ما آنرا نميشناسيم!!
||عليرضا خان||
94/4/15
||عليرضا خان||
بايد اين درد را بشناسيم... نه آن درد را…
که علي درد شمشير را احساس نميکند.
و...ما...
درد علي را احساس نميکنيم..."
//مجموعه آثار//
+
خدايا
اي خداوندا!
به علماي ما مسئوليت،
و به عوام ما علم،
به مومنان ما روشنايي، و
به روشنفکران ما ايمان،
و به متعصبين ما فهم، و
به فهميدگان ما تعصب،
به زنان ما شعور و
به مردان ما شرف،
و به پيران ما آگاهي و
به جوانان ما اصالت،
به اساتيد ما عقيده و
به دانشجويان ما.... نيز عقيده،
به خفتگان ما بيداري و
به بيداران ما اراده،
به مبلغان ما حقيقت و
به دينداران ما دين،
به نويسندگان ما تعهد و
||عليرضا خان||
93/10/2
به هنرمندان ما درد،/
و به شاعران ما شعور و
به محققان ما هدف ،/
به نوميدان ما اميد/ و
به ضعيفان ما نيرو
و به محافظه کاران ما گستاخي،/
و به نشستگان ما قيام و
به راکدان ما تکان،/
و به مردگان ما حيات/ و
به کوران ما نگاه
و به خاموشان ما فرياد،/
و به مسلمانان ما قرآن
و به شيعيان ما علي،/
و به فرقه هاي ما وحدت،/
و به حسودان شفا
به خودبينان ما انصاف،/
به فحاشان ما ادب،/
+
چه زيبا گفت دکتر شريعتي:در دنيايي که
روزا روح خودم مرا ترک ميکند انتظار از
ديگران نبايد داشت !....
||عليرضا خان||
93/5/2
+
من چيستم ؟
لبخند پر ملامت پاييزي غروب
در جستجوي شب
يک شبنم فتاده به چنگ شب حيات
گمنام و بي نشان
در آرزوي سرزدن آفتاب مرگ
دکتر شريعتي
کلبه تنهايي*مريم*
93/4/17
+
به نام الله :
سلام ؛
آنان که رفتند کاري* حسيني(ع) *کردند
آنان که ماندند بايد کاري* زينبي(س)* کنند
و گرنه يزيدي اند
" دکتر علي شريعتي"
جملات پاياني مقاله" شهادت"
||عليرضا خان||
92/8/7
+
به نام الله :
سلام ؛
حسين(ع) زنده جاويدي است که هر سال دوباره* شهيد* ميشود
و
همگان را به ياري جبهه حق زمان خود دعوت ميکند .
" دکتر علي شريعتي"
مختار تندر
92/8/7
+
من از ابر خوشم نمي آيد، از باران خوشم مي آيد. از جستن هاي شتابان فواره خوشم نمي آيد. از آن هنگام که قامتش را براي بازگشتن خم مي کند، خوشم مي آيد . /گفتگوهاي تنهايي/1201
*قاصدک و شاپرک*
92/7/21
+
دکتر شريعتي :
خواستم بگويم که فاطمه دختر محمد است ؛ ديدم که فاطمه نيست.
خواستم بگويم که فاطمه همسر علي است ؛ ديدم که فاطمه نيست.
خواستم بگويم که فاطمه مادر حسين است ؛ ديدم که فاطمه نيست.
خواستم بگويم که فاطمه مادر زينب است ؛ باز ديدم که فاطمه نيست.
نه ! اينها همه هست و اين همه فاطمه نيست ؛ فاطمه ، فاطمه است .
شهادت حضرت فاطمه (س ) و ايام فاطميه را تسليت ميگويم.
*قاصدک و شاپرک*
92/7/21
+
عشق در دريا غرق شدن است
دوست داشتن در دريا شنا کردن
عشق بينايي را مي گيرد
دوست داشتن بينايي مي دهد
عشق خشن است و شديد و ناپايدار
دوست داشتن لطيف است و نرم و پايدار
عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا يقين است و شک ناپذير
*قاصدک و شاپرک*
92/7/21
+
*" حرف هايي هست براي نگفتن و ارزش عميق هر کسي به اندازه ي حرف هايي است که براي نگفتن دارد! " *
*قاصدک و شاپرک*
92/7/21
+
آنان که مي فهمند عذاب مي کشند و آنان که نمي فهمند عذاب ميدهند (دکتر شريعتي)
موسسه فرهنگي امام س
91/11/12