پيام
+
سلام به همه دوستانم
بعد از مدت هاي طولاني پارسي باز کردم
يادش بخير يه زماني منم جزو معتادين پارسي بودم
اول صبح ميامدم پارسي تا آخر شب
ولي الان ماه تا ماهم پارسي باز نميکنم هي ي ي ي ي
راستيتش احساس غريبي ميکنم اينجا
کسي هست منو بشناسه ؟؟؟؟
.: ام فاطمه :.
97/3/5
*ري را
چون هم استاني هستيم يادم مونده :)
عآطفه
ليلاي مجنون فک نميکنم برخوردي باهاتون قبلا داشتم
عآطفه
اختصاصيْ
ممنونم
ذره بين زنده
سلام :) خوش برگشتيد. کجا بوديد؟
عآطفه
شبگرد کوچه ي تنهايي
:) مرسي گه يادتونه هم استاني :)
*ليلا*
يادم نيست .ولي يه عاطف رو ميشناسم .
عآطفه
اااا يه آشنا // سلام جناب خدايي ، زير اسمون خدا // يک سال بيشتره فک کنم که درست حسابي پارسي نيومدم
ماه و مهر ❤
آره من مي شناسم.....هم سن من بودي رشتت هم رياضي بود....درست گفتم يا نه؟؟؟
عآطفه
فاطمه جان درست گفتي :) منم به خوبي شمارو يادمه :-)
ماه و مهر ❤
اي ول....دانشگاه رفتي يا نه؟ چه رشته اي و کجا؟
عآطفه
بلي رفتممممممم برق ميخونم صنعتي اراک ?? تو چکار کردي؟
DARYAEI
سلام: )....خوش برگشتيد: )....بيايد تا باز ب جمع معتادين برگردين:-D
ماه و مهر ❤
آفرين.....من رتبم شد 4500 دارو نمياوردم.هيچ رشته ي ديگه اي نرفتم نشستم پشت کنکور
عآطفه
من برق ميخواستم خودم که شد دانشگاهم که پدرم گفت اراک وگرنه اصفهانم ميوردم برق
عآطفه
دريايي والا هنوزم معتاد نتم ولي معتاد. پارسي سعي ميکنم دوباره بشم
ماه و مهر ❤
شيراز نمياوردي؟....يه دوست خل و چلي دارم رشتش رياضي بود هم دانشگاه شيراز هم اصفهان هر رشته اي که ميخواست مي آورد ولي انتخاب رشته نکرد گفت فقط صنعتي شريف
عآطفه
شيرازم چرا ولي خب ديگه خيلي دور بود // من حوصله نداشتم ديگه بابام گفت يا اراک يا تهران که تهران که برق نميوردم ماندگار اراک شدم //ايشالا امسال توام به خواستت برسي و دوست با حوصلت
ماه و مهر ❤
ممنونم....موفق باشي.
آشيانه سخن
سلام خوش آمديد.احساس غريبي چرا!هستند هنوز کساني که آهسته مي آيند و مي روند اما هنوز ترک دوستان برايشان دشوار است پس گاهي سري مي زنند.نگران نباشيد من هم جزء همين گروهم:)
* راوندي *
سلام عاطفه خانم :) شما همون عاطفه اي هستيد که با هم گفتگو ها داشتيم ؟
عآطفه
همچنين شما فاطمه جان
عآطفه
آشيانه سخن: يه زماني من نميشد يک نفر از اعضاء فعال نشناسم ولي الان بيشتر دوستان نميشناسم
عآطفه
سلام جناب راوندي بله خود خودشم :)
* راوندي *
به به به عاطفه خانم خودمون :) ما رو ميبينيد اينجا فسيل شديم :) چند وقت ديگه بقاياي ما رو تو موزه ها ميذارن :D
عآطفه
نه ديگه شما الان پيشکسوت به حساب ميايد /منم شدم مث اون ادمايي که خداحافظي کردند بعد دوباره بر ميگردند
* راوندي *
نه اينجا پيشکسوتي معنا نداره جريان بصورت قديما نيست :) تغيير و تحولات زيادي صورت گرفته که اونهم ناشي از هجوم افکار جدبد هستش :) البته اينجا فکر برتر حکومت ميکنه و اينهم لازمه فضاي مجازي هست سن و سال و پيشکسوتي مهم نيست بعقيده بنده :) خاطره خوبي از شما در ذهنم هست خيلي خوشحالم که همصحبتيم :-)
عآطفه
احساس غريب بودن منم شايد فک ميکنم جو حاکم بر اينجا ديگه نميشناسم //متشکرم و خوشحالم که پيش زمينه ذهني خوبي از من باقي مونده
* راوندي *
حتمن همينطوره همه کساني که شما رو مشناست تصوير خوبي از شما در اذهانشون دارند :) ساحل هم دختر خيلي خوبي بود اونم کمتر ميا و بنظرم درستشم همينه بايد هشيار باشيم و زندگي واقعي رو فداي دنياي مجازي نکنيم ... آنتي التفاط يک روز وصف اينجا رو خيلي بدرستي براي کابر ديگري توضيح داد افسوس ميخورم چرا نوشته هاشو کپي نکردم ايشون هم ديگر نيستند . من نيم ساعتي بايد برم اگه بوديد صحبت ميکنيم .
||عليرضا خان||
سلام تقصير خودتون کمتر گوشي بگيريد دستتون ...
سنگ صبور
سلام...خوش برگشتين.... فيدتون اميدوار کننده بود....يعني منم مي تونم يه روزي مثل شما ماه به ماه بيام؟؟
رضا تنها ...
مگه ميشه من نشناسمت عاطفه خانم .....
عآطفه
عليرضا خان ديگه چکار کنيم اخه :(
عآطفه
سنگ صبور براي من که شد ولي خوشحال نيستم که ترک پارسي کردم :(
عآطفه
سلام اقا رضا خوبيد شما ؟؟؟؟ نيستيد اصنااااا
*محمد سعيد*
نه کسي نميشناسه شما رو
||عليرضا خان||
نميشناسم
عآطفه
يکي شما منو نميشناسي يکي عابر سر خيابون :@
||عليرضا خان||
سعيد ايشون کي َ ن ؟؟
عآطفه
جناب عباسي شما هنوز دس از سر کچل پارسي برنداشتي ؟؟
||عليرضا خان||
عباسي کيه ؟؟ اينجا چ خبره ؟؟؟؟
عآطفه
:p
*محمد سعيد*
نميدونم والا :-o