شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

+ نميدانم پس از مرگم چه خواهد شد،نميخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت، ولي انقدر مشتاقم که از خاک گلويم سوتکي سازد، گلويم سوتکي باشد، به دست کودکي گستاخ و بازيگوش،و او يکريز و پي در پي دم گرم خودش را در گلويم سخت بفشارد، بدين سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
+ خداوند
هيچ قفلي را بدون کليدش خلق نميکند
و
مشکلات را بدون راه حل سر راهتان قرار نميدهد
به او اعتماد کنيد
+ در گذرگاه زمان،زندگي با همه تلخي و شيريني خود ميگذرد،عشقها ميميرند،رنگها رنگ دگر ميگيرند، و فقط خاطره هاست که چه شيرين و چه تلخ دست ناخورده به جا ميماند.
خطا در آدرس عکس
+ دلم تنگ است اين شبها، يقين دارم که مي داني
صداي غربت من را از احساسم تو مي خواني
شدم از درد تنهايي گلي پژمرده و غمگين
بيا اي ابر پاييزي که دردم را تو مي داني

خطا در آدرس عکس
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top