شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ در راه رسيدن به تو گيرم که بميرم اصلا به تو افتاده مسيرم که بميرم يک قطره آبم که در انديشه دريا افتادم و بايد بپذيرم که بميرم ... يا چشم بپوش از من و از خويش برانم يا تنگ در آغوش بگيرم که بميرم اين کوزه ترک خورد چه جاي نگرانيست ؟! من ساخته از خاک کويرم که بميرم خاموش مکن آتش افروخته ام را بگذار بميرم که بميرم که بميرم..
خطا در آدرس عکس
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top