پيام
+
باز دي مــاهـَـ ست و چــ ـاي..
*
*
با "تـــ..ــو" مي چسبد فقط..
.
sobhan
103/1/3
سبحان.
س ب ح ا ن
سبحان.
http://t-lovers.com/wp-content/uploads/2014/03/baisao-tea-love.jpg
*زهرا.م
لايک بخاطر متنش
سبحان.
لايک ب خاطر دست خطتون.. @ زهرا.م:)
*ليلا*
:)
طلوعِ واژه
بسيار عالي ... دي ماه است و چاي ... با تو مي چسبد هنوز
سبحان.
ممنونم.. عنايتتون مستدام همبلاگي.. @ طلوعِ واژه..
عقيل صالح
دي گذشت، دعوتمون نمي کني که
كيوان گيتي نژاد و
9 دي منظور بود پيوند خورشيد لبهاي خشکيده يک مجنون خيره به نور رخسار ليلي زبانش را لال و چشمانش را جز به ليلي و اشعه مدهوش گرش کور و گنگ و بي حرکت و مستي خموش از يک متوهم بداقبالي و بي ارزش و مفت گران براي کي ديگر فرق مي کند عاقبت اين بي مقدار ديوانه که جز نه نه اش کي مي خواد اون بدحيبت را که ديوانه خانه ام آخرش اون را م
كيوان گيتي نژاد و
همه را دعوت به عيدي بي نظيري مي کنم و آن هديه آن يوم الله افسانه اي بود که عشق از کالبد درون به سوي خورشيد در دل باغبون در جوار کنايه و آنچه آيد به سراغم ديگر گذشت عيد نمود خود را عيان عاقبت تيره و تار در پيش رويم اما من ايستاده ام بازي که پايان ندارد آخرش همان نيستي جهان است پس فرار کردن از عاقبت بي غيرتي و شکستي ست که خداوند به هيچ حيدري تحصيل ندارد من ايستاده ام و نوش جان چاي خوش جوش خوش بيانت