پيام‌هاي ارسالي
+
طول متن شما 829 حرف است. امکان ارسال بيش از 400 حرف نيست. متن خود را کوتاه تر کنيد شايد همه شما با اين پيام خطا قبلا روبه رو شده باشيد... هر چند که راه حلش سخت نيست اما پيشنهادي دارم: اگه امکانش هست با دريافت مبلغي به ازا حرفاي اضافه(مثلا هر صد حرف ده ريال) امکان ارسال پيام با طول حرف هاي بيشتر از 400 هم فراهم بشه. لطفا توجه بشه جناب مهندس فخري. با تشکر!
طنين آرامش
96/5/14
محمد جواد س
http://gavooni.parsiblog.com/MLink/?6148925 سلام همشهري
*~*~*سعيد*~*~*
هر روز بهتر از ديروز دينگ دينگ
سيدمحمدرضا فخري
فعلا در کوتاه مدت مقدور نيست. در آينده شايد انجام بشود.
سوته دلان
ممنون!
+
هر ثانيه که مي‌گذرد
چيزي از تو را با خود مي‌برد.
"زمان" غارتگـرِ غريـبي است
همه چيز را بي اجازه مي‌برد
و تنها يک چيز را هميشه فراموش مي‌کند...
حسِ "دوست داشتنِ" تو را...!
آنتوان دوسنت اگزوپري
چيزي از تو را با خود مي‌برد.
"زمان" غارتگـرِ غريـبي است
همه چيز را بي اجازه مي‌برد
و تنها يک چيز را هميشه فراموش مي‌کند...
حسِ "دوست داشتنِ" تو را...!
آنتوان دوسنت اگزوپري
* آناهيتا*
95/2/3
+
بعضي روزها هست که . . .
خيلي بيشتر از يک روز پير ميشيم !
خيلي بيشتر از يک روز پير ميشيم !
* آناهيتا*
95/2/3
2 فرد دیگر
21 فرد دیگر
+
دانه‌هاي اشک
از چشمم بيرون مي‌زنند
مثل قطارِ مورچه‌ها
از چشمانِ مُرده...
نکند اشک، نيستند
مورچه‌اند اينها،
نکند مُرده‌ام
در حَسرت تو؟
از چشمم بيرون مي‌زنند
مثل قطارِ مورچه‌ها
از چشمانِ مُرده...
نکند اشک، نيستند
مورچه‌اند اينها،
نکند مُرده‌ام
در حَسرت تو؟
* آناهيتا*
95/2/3
+
شايد خيلي مهم نيست وقتي مي بيني يک نفر از روي پل خودش رو پرتاب ميکنه توي آب …
يا يا شايد آدمي که با سرعت به وسط خيابان ميدود و به يکباره مي ايستد .
شايد ديگر مهم نباشد که سرنوشت آدم ها چيست …
يا حتي ديگر از جنازه کنار خيابان افتاده هم متاثر نمي شويم .
روزگاري انسانهايي را مي شناختم که شيفته کمک کردن بودند .
انسان هايي که نمي رفتند ,
يا يا شايد آدمي که با سرعت به وسط خيابان ميدود و به يکباره مي ايستد .
شايد ديگر مهم نباشد که سرنوشت آدم ها چيست …
يا حتي ديگر از جنازه کنار خيابان افتاده هم متاثر نمي شويم .
روزگاري انسانهايي را مي شناختم که شيفته کمک کردن بودند .
انسان هايي که نمي رفتند ,
* آناهيتا*
95/2/3
اگر ديگران نمي رفتند . نمي گفتند , ديگران نمي گفتند . نمي خواستند , اگر ديگران نمي خواستند و يا حتي نمي خوابيدند اگر ديگران خواب نبودند .
اما امروز آدم هايي را مي شناسم که مي روند که ديگران نروند , مي گوييند که ديگران نگويند , مي خواهند که ديگران نخواهند و حتي مي خوابند که ديگران را فراموش کنند .
حال به اين فکر مي کنم که در آينده چه دسته از آدم ها را خواهم شناخت …
+
بعـضي ترانـه‌ها را مي‌توان
بارهـا و بارهـا
گوش داد
بعضي انسان‌ها را مي‌توان
بارهـا و بارهـا
... دوست داشت...!
ايلهان برک
بارهـا و بارهـا
گوش داد
بعضي انسان‌ها را مي‌توان
بارهـا و بارهـا
... دوست داشت...!
ايلهان برک
* آناهيتا*
95/2/3
+
نَداني و نداني کهِ نداني و نخواهي که بداني که نداني!
ابوسعيد ابوالخير
اسرار التّوحيد في مقامات شيخ ابوسعيد
ابوسعيد ابوالخير
اسرار التّوحيد في مقامات شيخ ابوسعيد
* آناهيتا*
95/2/3
+
اين وبلاگ قبلي من بود..... http://matinmsj.parsiblog.com
جالينوس
94/3/6
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید