پيامهاي ارسالي
+
هوالنور@};- شب نوراني است امشب @};- صداي بال و پر جبرئيل مي آيد @};- شب است و ماه به آغوش ايل مي آيد@};-
لب کوير پس از اين ترک نخواهد خورد / که ساقي از طرف سلسبيل مي آيد
لباس خاطره را از حرير عشق بدوز / حليمه! نزد تو فردي اصيل مي آيد
نگاه آمنه از اين به بعد مي خندد / چرا که معجزه اي بي بديل مي آيد
ميلاد پيامبر رحمت، تاج آفرينش بر شما خجسته باد
سعيد عبدلي
93/6/26
2-هورا
دو چشمِ آمنه بر روي احمد @};- گره خورده دلش بر موي احمد@};-
گهي خندان گهي محو تماشا @};- چو ميبيند خمِ ابروي احمد
+
نديدم شهي در دل آرايي تو
به قربان اخلاق مولايي تو
تو خورشيدي و ذره پرور تريني
فداي سجاياي زهرايي تو
نداري به کويت ز من بي نواتر
نديدم کريمي به طاهايي تو
نداري گدايي به رسوايي من
نديدم نگاري به زيبايي تو
نداري مريضي به بد حالي من
نديدم دمي چون مسيحايي تو
نداري غلامي به تنهايي من
نديدم غريبي به تنهايي تو
نداري اسيري به شيدايي من
نديدم کسي را به آقايي تو
« شاسوسا »
92/10/17
اميد غريبان تنها کجايي؟@};-
چراغ سر قبر زهرا کجايي؟@};-
تجلي طه، گل اشک مولا، دل آشفته ي داغ آن کوچه ي غم@};-
گرفتار گودال خولي، گرفتار غم هاي زينب، سيه پوش قاسم@};-
عزادار اکبر گل باغ ليلا، پريشان دست علم گير سقا@};-
نفس هاي سجاد، نواهاي باقر، دعاهاي صادق@};-
کس بي کسي هاي شب هاي کاظم@};-
حبيب رضا و انيس غريب جواد الائمه@};-
تمناي هادي، عزيز دل عسکري، پس نگارا بفرما کجايي کجايي کجايي؟@};-
دلم جز هوايت هوايي ندارد@};-
لبم غير نامت نوايي ندارد@};-
وضو و اذان و نماز و قنوتم@};-
بدون ولايت بهايي ندارد@};-
دلي که نشد خانه ي ياس نرگس@};-
خراب است و ويران صفايي ندارد@};-
بيا تا جوانم بده رخ نشانم بيا تا جوانم بده رخ نشانم@};-
که اين زندگاني وفايي ندارد که اين زندگاني وفايي ندارد@};-
+
هوالنور@};- ترانه اي در مورد امام رضا"ع"@};-مسير بهشت از کنار توئه
چه راحت هواتو نفس ميکشم
پاي هر کي غير از تو باشه بساط
بهم شک نکن پام و پس ميکشم
کسي که حالا رو به روي توئه
مگه ميشه جز تو تصور کنه
بخواد هم نميتونه تنهاييش و
به جز تو با هيشکي ديگه پر کنه
کي ميدونه من عاشق کي شدم
« شاسوسا »
92/10/17
کي ميتونه حتي شبيهت بشه@};-
چه عطري زدي به خودت که فقط@};-
منو قلبم و سمت تو ميکشه@};-
منو باده ي لحظه هاي توآم@};-
تو که لحظه هام و عوض ميکني@};-
تو هر وقت اراده کني با نگات@};-
مسير نگام و عوض ميکني@};-
دکلمه اش : مسير بهشت از کنار توئه@};-
چه راحت هواتو نفس ميکشم@};-
پاي هر کي غير از تو باشه بساط@};-
بهم شک نکن پام و پس ميکشم@};-
کسي که حالا رو به روي توئه@};-
مگه ميشه جز تو تصور کنه@};-
بخواد هم نميتونه تنهاييش و@};-
به جز تو با هيشکي ديگه پر کنه@};-
+
بسم الله النور/صلوات خاصه حضرت امام رضا (ع)
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتکَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ کثيرَةً تامَةً زاکيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِکَ. /شهادت مظلومانه ضامن آهو خدمت مولامون آقا امام زمان"عج" و تموم محبان و شيعيان عالم تسليت
« شاسوسا »
92/10/17
+
السلام عليک يا ابا عبدالله الحسين"ع"- اربعين يعني " ز ي ن ب "س چهل شب و روز بي برادرش "ح س ي ن " ع همچون کوهي استواري ماند سوگوار و داغدار اما با صبوريش برايمان اسوه شد.امان از دل زينب "س"
+
اي حسين جان، اي حسين جان/
از سر شک خود گُل بر افشانم / بــــــر مزار تو، لاله بنشانم
يـــــاد جسم لاله گون پاره پاره /
ياسيدالکريم
92/9/20
+
بــــــر مشام آيد، عطر دلجويت / خواهرت گرديد، زائر کويت
اي بـــرادر زائر کوي تو هستم / در کنـــار تربت از پا نشستم
اي حسين جان، اي حسين جان
ياسيدالکريم
92/9/20
+
به نام خدا@};- منزل : دراز کشيده بود روي مبل و تلويزيون نگاه ميکرد، صداي چرخيدن کليد و پشت سرش هم صداي
خسته پدر را شنيد...خودش را به خواب زد که نخواهد بلند شود و عرض ادبي کند!
مثلا در خواب بود که موبايلش زنگ خورد.
حاجي: سلام سيد ، بچه هاي تفحص ميخواهند شهدا را ببرند شهرستان ها براي تدفين.
نيرو کم داريم، اسمت را رد کنم؟
سيد: حاجي تا يک ساعت ديگه معراجم ، ياعلي!
ياسيدالکريم
92/9/20
غسل شهادت کرد، انگشتر عقيق يادگاري از نجف به دست راستش، عطر يادگاري از جمکران
هم به پيرهنش ، چفيه يادگاري از کربلا هم روي شانه هايش.
حياط معراج:
گوشه اي ايستاد موتورش را خاموش کرد، سرش را روي پاهايش گذاشت و گفت: شهدا اين بار
اگه جواب سوالم را نگيرم از معراج بيرون نميروم!
معراج:
دو ساعتي از شروع کار گذشته بود که صدايي از سمت راهرو توجه بچه ها را به خودش جلب کرد.
پيرزني گريه ميکرد و به حرفهاي حاجي گوش ميداد که ميگفت : اين شهدا هيچ نشانه اي(پلاکي و ...)
ندارند که هويتشان را مشخص کند و پيرزن همچنان قسم ميخورد که اينجا بوي پسرم را مي دهد،
من مطمئنم پسرم آمده است و يکي از همين شهداست!
پيرزن استخوانها را بغل کرد و شروع کرد به بوسيدن.. زير لب ميگفت سلام به روي ماهت پسرم.
حاجي دهان باز کرد که بگويد من که گفتم اين شهدا هيچ نشانه اي براي تشخيص هويت ندارند که
از لابه لاي استخوانها پلاکي افتاد ...
سيد با زانواني لرزان خوذش را به پيرزن رساند ، چادر پيرزن را ميکشيد به چشمانش و ميگفت :
مادر از کجا فهميدي پسر شماست؟
پيرزن گفت:
ازجلوي تابوتش که رد شدم به من سلام کرد!
+
سلام دوستان پارسي بلاگ @};- لطفا براي سلامتي و شفاي يه بيمار به نيت خانم ام البنين هر کي اين فيد رو خوند صلوات بفرسته. پيشاپيش ممنون ميشم و لطفا اين فيد رو بالا نگهدارين چون امروز روز عمل اون دوست عزيزم هستش دلم ميخواد با صلواتهاي شما عزيزان ايشون سلامت از اتاق عمل بيان بيرون.@};-
* هاتف *
92/9/14
+
من عروسکم
عروسک کسي که پشت پرده است
دستهاي او مرا درست کرده است
من عروسکم
عروسک خدا
دوست عزيزوکوچک خدا
يک عروسک نخي که شب به شب
توي دامن خدا به خواب ميرود
روي بال نازک فرشته ها سوار ميشود
تادم حياط آفتاب ميرود
صبح هاخدا به من نان داغ و آفتاب ميدهد
شب که ميشود مرا
توي ننوي سپيد ماه
تاب مي دهد. @};- چاي با طعم خدا@};- عرفان نظر آهاري
عليرضااحساني نيا
92/9/14
+
در غدير خم، ولايت شد قبول@};-
برد بالا دست مولا را رسول@};-
رفت بالا دست خورشيد غدير@};-
شد امام و مقتداي ما، امير@};-
سرآغاز امامت و ولايت برشما مبارک باد@};-
*ابرار*
92/8/1
بر شيعه کنون وقت سرور و طرب است / جام طرب از غديرخم لب به لب است/
شادي خود اظهار نما با صلوات / گر شيعه اي و شاد نباشي عجب است
آسوده زهرچه بوده ام من امروز @};- غمها ز دلم زدوده ام من امروز@};-
درعيد غدير خم به ذکر صلوات @};- ابواب جنان گشوده ام من امروز@};-