پيام
+
[تلگرام]
از آستين بيرون کن اين مارِ خيالي را
تا چند جويي گنجِ جنگِ احتمالي را؟!!
بر دشمنان جن و انسي دود کن اسپند
عطرِ بهارِ دوستي بخش اين حوالي را
کن در اجاق خانه قنداقِ تفنگت را
عصرانه اي ،دم کن ازآن، چايِ ذغالي را
در دفتر رويايي ات ،بنشين، غزل بنويس
در شعر آور ياد چشمانِ غزالي را
حتي پريشان خاطر از باد بهاري شو
آشفته تا ،گيسويِ پنهان، زيرِ شالي را
چشمان شيرين ،قهوه اي رنگ است و قاجاري
نازش،جنون گيرد برايم کاش فالي را
گرچه ندارد عيدِمان گلبوسه يِ اُميّد
بنشان نهالِ ، عشق گلدانِ سفالي را
#مهدي.زکي زاده
دور باد از جان و سرزمين و انديشه هامان جنگ باوري و دشمن پروري بلطف دادارمهرآفرين...شادباشيم و شادي آفرين. بجاي تغيير دادن جهانيان، اول خود تغييرکنيم به عشق و راستي وخيرخواهي
*مرگ بر آمريکا*
99/7/5