شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

مهاجر-9

+ شب در خم گيسوي تو عابر مي شد/با هرنفست بهار ظاهر مي شد/اي فلسفه ي شگفت!افلاطون هم/با ديدن چشمان تو شاعر مي شد...ايرج زبر دست
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top