شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

مهاجر-9

+ از فاصله ها هميشه دورم بکنيد...از فاصله ها هميشه دل چرکينم...بي سين تو سارا به خدا چندين سال...دلبسته کنار سفره ي شش سينم

مهاجر-9

+ چشم هايم دکمه هايت
و باران
عرق روي پيشاني
سال هاست که در قدم زدن هاي واپس هر کوچه
براي دلت
سوت مي زنم
من
يک نفرم
اما هميشه گارسون برايم دو چاي مي آورد...

مهاجر-9

+ بي سين تو سارا به خدا چنديد سال...دلبسته كنار سفره ي شش سينم
خطا در آدرس عکس

مهاجر-9

+ بر شيشه ي تنهايي من سنگ بزن/نقاشي چشمان مرا رنگ بزن/ يك بار اگر شماره ام را ديدي/با نام مزاحمي به من زنگ بزن

مهاجر-9

+ در كوچه مي دويد...سيگار مي كشيد/پيوسته و شديد ... سيگار مي كشيد/ليلا عروس شد...ليلا عروس شد/اين را كه مي شنيد سيگار مي كشيد...عابد اسماعيلي

مهاجر-9

+ همه خوشدل اينكه مطرب بزند به تار جنگي...من از آن خوشم كه چنگي بزنم به تار مويي

مهاجر-9

+ شب در خم گيسوي تو عابر مي شد/با هرنفست بهار ظاهر مي شد/اي فلسفه ي شگفت!افلاطون هم/با ديدن چشمان تو شاعر مي شد...ايرج زبر دست
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top