پيامهاي ارسالي
+
امروز اومدم تو خيابون رد بشم ديد چند تا پليس اومدن و ترافيک شديده ...فهميدوم که تصادف شده .رفتم جلو ديدم بله يه خانم اومده دور بزنه يه خانم هم با ماشين زده سپر جلو رو از ريشه در آورده انداخته اون ور خيابون:)گفتم اخه خانم ها رو چه به رانندگي :)))
وبلاگ عاشقانه ها|دوس
93/6/3
+
در زمان مامون لعنت الله زني ادعا ميدارد كه من زينب كبري هستم پدرم دعايي فرمودند تا همانند اصحاب كهف به خواب بروم و براي آينده روايت كنم مصائب اهلبيت را.امام جواد ع را حاضر نموده و خواهان جوابي براي اين ادعا شدند .امام بزرگوار فرمودند ايرادي نيست اما بدان كه يكي از نشانه هاي ما اهلبيت اين است كه حيوانات و درندگان بر نزد ما رام بوده و گوشت ما بر آنها حـــرام ميباشد
وبلاگ عاشقانه ها|دوس
93/6/3
به دستور مامون لعنت الله قفس شيري محيا نموده و خواهان ورود آن به قفس شير ها شده ، در اين هنگام زن گريه نمود و امتناع كرد امام جواد ع با صلابت به ميان شيرهاي درنده رفت و تمام شيرها به نزد امام آمدند و در مقابل امام ع تعظيم نمودند.
همگان متحير شده و در اين اثني شيري به نزد امام ع آمد و در كنار حضرت غرشي كرد و رفت.امام نيز سري تكان داد و به بيرون آمد .مامون لعن الله پرسيد چه رخ داد در بين شما و آن درندگان ؟؟؟؟؟امام ع فرمود ان شير شيري فرطوط وپير بود كه در هنگام غذا خوردن شيران جوان از او پيشي گرفته و مجال بر وي نداده اند بر من عارض گشت و بنده نيز سفارش او را به ديگر حيوانات كردم.
+
http://www.aparat.com/v/vKRep
وبلاگ عاشقانه ها|دوس
93/6/3
+
داني که شمع به دم مرگ به پروانه چه گفت.گفت اي عاشق ديوانه فراموش شوي.سوخت پروانه ولي خوب جوابش را داد .گفت طولي نکشد تو نيز خاموش شوي
وبلاگ عاشقانه ها|دوس
93/6/3
اسپايکا
92/5/9
+
رفته بودم سر حوض
تا ببينم شايد، عكس تنهايي خود را در آب،
آب در حوض نبود.
ماهيان ميگفتند:
هيچ تقصير درختان نيست.
ظهر دم كرده تابستان بود،
پسر روشن آب، لب پاشويه نشست
و عقاب خورشيد، آمد او را به هوا برد كه برد.
بهدرك راه نبرديم به اكسيژن آب.
♥سوگند♥
92/2/26
برق از پولك ما رفت كه رفت.
ولي آن نور درشت،
عكس آن ميخك قرمز در آب
كه اگر باد مي آمد دل او، پشت چينهاي تغافل مي زد،
چشم ما بود.
روزني بود به اقرار بهشت.
تو اگر در تپش باغ خدا را ديدي، همت كن
و بگو ماهيها حوضشان بيآب است.
باد مي رفت به سروقت چنار.
من به سروقت خدا مي رفتم
»
(پيغام ماهيها ـ سهراب سپهري)
+
ديروز يه صحنه اي ديدم تو خيابون... که گفتم به دوستم اگه الانيکي از اوباش محترم بياد اين خانم به اصطلاح محترمه ساپورت پوش رو بربايد و بهش تجاوز به عنف کنه ...حق داره يا نه دوستم گفت خداييش آره خيلي ا فتضاحه...((متاسفام از اينکه فرهنگ ما سقوط کرده))
اجتماعي *
92/6/1
اصلا هم حق نداره.اين چه حرفايي تو فضاي عمومي ميزنيد؟خجالت بکشيد؟يعني هرکي هرجور اومد بيرون همه حق دارن بهش تجاوز کنن؟خجالت بکشيد .شور شو درآورديد ديگه.مسخره بازيا چيه؟مي پوشه که مي پوشه به بقيه چه ربطي داره آخه؟
نه واقعا بايد ديد اينا چه فکري ميکنند با اين وضع افتضاح ظاهري؟؟؟؟؟ به نظرم مقصرذ دولته که کاري نميکنه بايد يه کاباره افتتاح کنه همه اين خانم ها بيان جذب و استخدام بشن و ايجاد اشتغال بشه همين