پيام
كيوان گيتي نژاد و
92/7/26
كيوان گيتي نژاد و
خوبه خدا خيرش بده من جز قاله شدم کود شدم دريا بدم گور شدم خسته بدم نالام شدن ابي و سبز و سفيد و قرمز اخر تلخک و ديوانه و رويا شدم ولي هرگز من نبودم چون هر چه بودم هستيم در تبقش بود من او دارا شدش تا من هميشه با وجود او ارام و راحت شوم هر چند بخر او مرا دليلي نيست ولي عشق مال من است هرچند تهيم ولي باز عاشقي مال من جزقاله است