شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

ساعت دماسنج
+ رنج را آشفته در لبخند پنهان مي کنم تا دلش غمگين نگردد هر کسي با من نشست ...
**صدف**
90/7/11
+ من ملک بودم و فردوس برين جايم بود آدم آورد در اين دير خراب آبادم نيستم آدم اگر باز نگردم آنجا زين جهت هست اگر باز کمي دلشادم
+ تا کي دل من چشم به در داشته باشد ؟ اي کاش کسي از تو خبر داشته باشد آن باد که آغشته به بوي نفس توست از کوچه ما کاش گذر داشته باشد ...
منظره رو ولش ماشينارو بنگر؟
+ خداوندا، خداوندا !!! قرارم باش و يارم باش ... جهان تاريکي محض است !!! مي‌ترسم ، کنارم باش ...
ميترسم...كنارم باش. . .
نميترسم...ولي حالا كنارم باش....!!!!!
+ به سلام ها دل نمي بندم ، از خداحافظي ها غمگين نمي شوم ديگر عادت کرده ام به تکرار يکنواخت دوري و دوستي خورشيد و ماه . . .
يعني اينقدر فيدهاي من بد هستن؟؟؟؟؟ يا با يه فرد جديد اينجوري برخورد ميشه؟؟؟؟؟؟
سلام...بهتره براشون عكس بذاريد تا ديده بشن :)و به بچه ها درخواست دوستي بديد تا افراد بيشتري فيدهاتونو ببينن...
همه 5 نظر
خواهش ميكنم..
اوا....عكس موي نامحرمو چرا ميذاريد اينجا؟؟؟؟
+ " فرق دزد جهان سومي و دزد جهان اولي ":: دزد جهان سومي از فقرا براي خودش و زن و بچه هاش ميدزده ... در نهايت زن و بچه اش اون ثروت رو از خودش ميدزدند و ميبرن جهان اول ... دزد جهان اولي از ثروتمندان و آدمهاي ظالم ميدزده و ميده به فقرا ... ميان دزد من تا دزد لندون تفاوت از زمين تا آسمان است ...
**صدف**
90/7/11
+ غم راه آمدنش را خوب بلد است! بايد راه آمدن با او را ياد بگيرم!! يا اينکه راه ديگري را در پيش بگيرم ... راهي بسوي اميد و تلاش ...
+ کاش هفت ساله بودم روي نيمکت چوبي مي نشستم مداد سوسماري در دست باصداي تو ديکته مي نوشتم تو مي گفتي بنويس دلتنگي من آن را اشتباه مي نگاشتم اخمي بر چهره مي نشاندي و من به جبران دلتنگي را هزار بار مي نوشتم!
**صدف**
90/7/11
+ دوست من هيچ گاه دلت را به روزگار مسپار، که دريايي از نا اميدي است ، دلت را به خدا بسپار که دريايي از اميد است.... دلت پراميد ....
**صدف**
90/7/11
+ سلامت ميکنم با دست خالي/دلي اکنده از درياي جاري/سلامت ميکنم با هر تواني/نگاهم کن خدا تا ميتواني/سلامت ميکنم تا تو بداني/که درگير تو بودم هر زماني/سلامت ميکنم ذات معاني/تو از هر بيکراني بيکراني/سلامت ميکنم اي اسماني/که تنها عشق از خود مي تراوي/سلامت ميکنم تا زنده هستم/بباران ان چه را من لايق هستم.
**صدف**
زيبا بود..
+ افلاطون ميگه : اگه با دلت کسي يا چيزي رو دوست داشتي زياد جدي نگيرش چون کار دل دوست داشتنه ... درست مثل کار چشم که ديدنه ... ولي..!!! اگر کسي رو با عقلت دوست داشتي بدون داري چيزي رو تجربه مي کني که اسمش عشق واقعيه...
+ زندگي هزاران رنگ دارد.... سالهاست سرپوش قلب را نهاده ام و در سوزش عشق حرفي نزدم ولي قلبم سوگند خود را با من شکسته و رازم را باچشمان گريانم در ميان گذاشته حالا سوزش قلبم به چشمانم رسيده و دستانم در سوگ اشکها به لرزه در آمده و قلبم در حال دگرگوني است ولي بازهم تحمل مي کنم تا ببينم سرنوشت چه مي خواهد. اميدوارم سرنوشت آرزوي خوبي برايم داشته باشد.
+ اگر باران بودم انقدر مي باريدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاري به پايت مي گريستم اگر گل بودم شاخه اي از وجودم را تقديم وجود عزيزت ميکردم اگر عشق بودم اهنگ دوست داشتن را برايت مينواختم ولي افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم
+ اي کاش بودي و مي ديدي که چشمانم چطور در انتظار توست اشکها در بدرقه راهت همچو آبي که بدرقه کننده مسافر است تو را بدرقه مي کرد و در انتظار بازگشت توست اي کاش بودي و التماس دستانم را مي ديدي که بسوي تو دراز شده و با فريادي بي صدا تو را به سوي خود مي خواهد آري اين منم که از دوري تو ديگر تاب و توان حرف زدن ندارم برگرد که ديگر در من جاني نمانده که نثار تو کنم ، برگرد ... برگرد ...
تسبیح دیجیتال
***آرزو هاي من***
رتبه 0
0 برگزیده
66 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top