پيام

مرصاد
90/9/12

+ © خدا شناسي وهابيت http://shamimshia.com/fa/vahabiat/37-koda-shenase-vahabyt اين سايت رو هم حتما بخونيد تا با فكر و انديشه وهابيان بيشتر آشنا بشيد http://www.vahhabi.com

مرصاد 90/10/15

قامت خداي وهابيت 60 ذراع است!/ كرسى در اثر سنگينى خداى وهّابيّت ناله ميكند/ خداي وهابيت، سوار بر ألاغ مي‌شود/ خداى وهّابيّت نوجوان و مو فرفرى است/ خداى وهّابيّت نميتواند همه جا باشد/خداى وهّابيّت ميخندد/ خداى وهّابيّت ميتواند بر روى پشه قرار گيرد/ خداى وهّابيّت مبتلا به درد چشم مى‏شود/ خداى وهّابيّت دوان دوان راه ميرود/ خداى وهابيّت چهار انگشت بزرگ‏تر از عرش است/ خداي وهابيت با شتر به حج ميرود ..

کذاب...مگه نمي گي که شيعه هستي!!!!خدا دروغگو را لعنت کنه که دشمن خداست...

اين سايت رو هم حتما بخونيد تا با فكر و انديشه وهابيان بيشتر آشنا بشيد http://www.vahhabi.com

خب برو توى كتاباشون بخون خداپرست؟ .. كارتون رو هم راحت كردن كه آدرس كتاب رو دادن

جناب فقط خدا سر فرصت دوس دارم تو زمينه خداپرستي اهل سنت هم با هم بحث علمي داشته باشيم. آدرس اتاق رو كه ديديد؟

جناب راشد ، مقصود شما از كذاب كيست؟

ما كه نميگيم شما وهابي هستي. فقط دوست داريم با هم بحث داشته باشيم بدون هيچ جنجال. خوبه؟

من هم مثل شما شيعه هستم.... اينقدر سريع جبهه نگيريد.... - * فقط خدا///عين سخن اين دجال کذاب...خداوند دروغگو را لعنت کند...اينها مذهب ساختگي انگليسيشون هم بر پايه ي دروغ هست..دروغ تنها راه بقاي مذهب اينهاست...ملعون چرا دروغگويي ميکني؟

اين خوبه سنجش عزيز ، ولي جناب مرصاد و راشد عزيز رعايت نمي كنند ، كسي كه منطق و حرف دارد نيازي به جنجال و الفاظ ركيك ندارد .

@يزدى جان .. تازه رسيدى گيريدوف نشو ديگه عزيز .. من كجا به ايشون توهينات كردم؟ .. من به وهابيها توپيدم ايشونم گفتن كه وهابى نيستن منم قبول كردم و گفتم خدا رو شكر

خاطرات شنيدني از سفر معنوي(جسمانيت خدا از عقايد وهابيون) http://fekrejavan.ir/2238.html

توحيد از منظر وهابيت http://hajj.ir/hadjwebui/library/wfviewbookpage.aspx?bookid=1441&pagenumber=30

حالا خوبه كه خودتان هم اعتراف فرموده ايد كه : ... من به وهابيها توپيدم ... ، حالا بماند مقصود شما از : ... تازه رسيدى گيريدوف نشو ديگه عزيز ...

«ابن بطوطه» در سفرنامه خود مى‌نويسد: «ابن تيميّه» درمسجد جامع دمشق كه من حضور داشتم، بر بالاى منبر گفت: خداوند به آسمان دنيا فرود مى آيد، همچنان كه من از پلّه اين منبر فرود مى‌آيم، و از منبر فرود آمد. او در رساله «عقيدة الحمويّة» مى‌نويسد: خداوند مى خندد، و روز قيامت در حال خنده بر بندگان خود تجلّى ميكند!! http://www.sokhaneashena.ir/fa/pages/?cid=712

اى بابا يزدى جان .. صحبتم به شما كه شوخى بود .. مگه هميشه اهل رصد و پرداخت حواشى نبودين؟ .. با اينكه با هم اختلاف نظر داريم ولى شما همچنان عزيزين .. به دل نگير .. وهابيها كه گفتم و ميگم كافرند و ملحد و مثل مرگ بر اسرائيل با افتخار و قربة الى الله ميگم مرگ بر وهابى .. ولى اين ربطى به اون آقا يا هر سنى ديگه نداره .. حساب وهابيها از مسلمونا جداست

بودن خدا در آسمان دنيا و همچنين خندان تجلي كردنش چه منافاتي با توحيد ما دارد ؟

يعنى اينكه ابن تيميه بالاى منبر ميگفته: خداوند به آسمان دنيا فرود مى‌آيد، همچنان كه من از پلّه اين منبر فرود مى‌آيم، و از منبر فرود آمد .. اين توحيده؟!!!!!!! .. يزدى جان، ما بيشتر تو مسائل سياسى با هم مشكل داريم .. ديگه ازتون انتظار نيست كفريات اونا رو هم بخاطر مخالفت با من توجيه كنى عزيز برادر

خب ما هم مثلا از پيامبر اعظم صل الله عليه و اله و سلم روايتي داريم كه : خدا ساقش ، يعني دقيقا مابين زانو و مچ پايش را نشان مي دهد ، در : يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ ... .

ببينيد ، ما كاري با خدا شناسي وهابيون نداريم ، البته با اهداف قدرت طلبي ايشان كار داريم كه مثل مثلا قدرت طلبان صهيونيسم مي خواهند به كارشان رنگ و بوي عقيدتي بدهند ، كه بگويند كارمان پشتوانه ي ديني دارد .

نخير آقاى يزدى جان .. حديثها رو كه بايد سند و دلالتش بررسى بشه .. كار آقايون علماست .. توى قرآن هم اينها همه توى تفاسير اومده و همه توحيد بايد برگرده به همون «ليس كمثله شى‌ء» و گرنه مثل اونها گرفتار جسمانيت براى خدا ميشيم و ميگيم «الرحمن على العرش استوى» يعنى نعوذ بالله خدا بر كرسى لم داده و اينها ميرن به ديدنش!!

بلكه مهم عقيده ي توحيدي ماست و معرفي آن به خود وهابيون و هم چنين آنكه فكر كند اينها پشتوانه ي فكري دارند ، خصوصا وهابيون كه مسلماني پيرو پيامبر اعظم صل الله عليه و اله و سلم خود را بدانند .

بله اتفاقا اساس اين فتنه وهابيت بر همين عقيده شون استواره كه فقط ما اهل توحيديم، هركس عقيده ما رو نداشته باشه، مشركه و مرتد و بايد يا توبه كنه و برگرده به توحيدِ ما يا به قتل برسه!! و خود ما هم وظيفه داريم اين حكم قتل رو اجرا كنيم!! .. قتلهايى كه محمد بن عبدالوهاب و بعد تابعينش كردند دقيقا بر همين اساس بود .. البته توى همراهيشون با كفار صهيونيسم و انگليسيم و امريكسيم هم كه شكى نيست

بنده كه فكر نمي كنم توحيدمان تقليدي باشد ، البته حرف علما در روشنتر كردن توحيد قابل استفاده است ، ولي ما كه توحيدمان را به علما محول نمي كنيم ، كه كارمان بشود مثل آنكه توحيدش را از علماي وهابي مي گيرد ! بلكه به علم خودمان است .

در ضمن نقل قولي كه داشتم در تفاسير شيعه منجمله الميزان از طرف علما بررسي شده .

داشتم استفاده مي گردم مرصاد جان ، ولي عيال حكم فرمودند براي كاري بروم بيرون ، انشاءالله در فرصتي ديگر خدمت مي رسم و بهره مند مي شوم ، فعلا ياعلي

عجب!! پس دست از سر شما پيران هم برنميدارن اين عيالات مكرمه! .. عزت زياد .. ياعلى

سلام...جناب يزدي مشكل اينه كه اگه خدا از اون بالا بخواد بياد تو آسمون دنيا وقتي اون بالاس ديگه همون وقت نميتونه تو آسمون دنيا باشه و وقتي تو آسمون دنياس ديگه اون بالاها نيست / ضمناً يوم يكشف عن ساق آيه 42 سوره قلم هست.

جناب يزدي ! وقتي شما آيه رو بجاي روايت ميگيريد و يا توجهي به نتيجه ي حرفتون نداريد چطور ميتونيد ادعا كنيد كه با علم خودتون توحيد رو ميشناسيد؟!!

لايك براي جناب سنجش... خدا حفظ كنه علماء اسلام رو :-)

ممنون خانم جهادي...لايكشو برا من زديد دعاشو به ديگران كرديد :)

زنده باشين...شمار و هم جزو علما احتساب كرديم

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام حاج آقا سنجش خيلى لطف كردين .. از نظرهاى ارزشمندتون ممنون استفاده كردم .. هواى اين فيد و فيداى مرتبط رو كه توش امروز بحث شد داشته باشيد .. من ديگه برم معلوم نيست كى برگردم .. ياعلى

اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بنده كجا و علماي اسلام حفظهم الله تعالي كجا! البته بنده اين تهمت رو نميپذيرم ولي ايندفعه رو ناديده ميگيرم :) اللهم صل علي محمد و آل محمد

سلام جناب مرصاد ...انجام وظيفه كردم ...انشاءالله

با سلام مجدد ، سنجش گرامي ، بنده كجا آيه را جاي روايت گرفته ام ؟ كه بعدش حكم صادر فرموده ايد !؟ و برايتان تكبير سر داده اند !؟ بعلاوه اين چه ربطي به خدا شناسي با علم خود دارد ؟! مگر شما هم خداي نكرده مثل بعضي در توحيدتان هم مقلد ديگران هستيد ؟! آنوقت چطور مي توان انتظار داشت كه كسي به حرف علماي مثلا وهابيون فكر نكند ؟ و دربست حرفشان را نپذيرد ؟ اينكه بر خلاف حرف اين پيام برادر مرصاد است !؟

نخير جناب سنجش عزيز ، كه مدعي پرهيز از جنجال بوديد !حرف بنده اين بود كه در تفسير آيه ي مورد نظر كه پرسيده شده بود از (ساق ) پيامبر مابين زانو و مچ پاي خود را نشان داده بودند كه مراد از ساق اين است ، مي توانيد به تفاسير منجمله همان كه بعنوان نمونه عرض شد مراجعه بفرماييد .

اما استدلال بدون جنجال شما سنجش عزيز ، كه عبارت بود از چگونگي بودن خدا در دو جا ؟ خب وقتي شما خدا را همه جا حاضر بدانيد پس مسئله حل است ، مثلا دل مومني مثل شما عرش خداست و خدا فقط هم در دل شما نيست ، بلكه اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ هاي ديگر مومنيني چون شما هم

كمي عميقترش براي متفكري چون شما اينكه امام علي عليه السلام در تفسير (مع) كه در آيه ي ( ... وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ ... ) سوره حديد آمده فرموده اند : مع كل شيئ لا بمقارنه و غير كل شيئ لابمزايله ، پس خدا هم با آسمان اين دنياست و هم با آسمانهاي ديگر و منجمله آسمان دل شما و بالا ترش آسمان فكر و عقلتان هم كه ...

در ضمن بد نيست نگاهي به خودمان بيندازيم كه همانطور كه مي گوييم دست من ، پاي من هم گفته مي شود ووو ، پس من فقط با دست و سر يا اينكه پاي ما نيست ، بلكه آنچه در ظاهر تو بيني برادر من بود ، باطني دارد كه آنهم من بود مثل حواس ، قلوب ، افكار و عقول ما و من فقط با اعضاي حسي ما نيست كه ...

... كه امام علي عليه السلام در اين زمينه فرموده اند : الحواس ائمة الاعضاء ، القلوب ائمة الحواس ، الافكار ائمة القلوب و العقول ائمة الافكار .

فكر و انديشه ي وهابيت بخوره تو سرشون.مي خوام كه دربارشون ندونيم.

حالا از وهابيون و علمايشان بپرسيد چنين زبان گويايي مثل امام علي ما دارند ؟ كه پيامبر فرموده : انا مدينة العلم وعلي بابها ؟ وبعد نيازي به ناسزا و دعوا نيست مگر همان كه خدمت مرصاد عزيز عرض شد . ياعلي

ماه و مهر درست ميگه ، بهتر نيست از فكر و انديشه ي خودمون بدونيم ؟

سلام مجدد خدمت جناب يزدي و ساير دوستان..از توضيحي كه راجع به روايت داديد ممنونم و عرض ميكنم بنده در مقامي نيستم كه حكم صادر كنم و صلوات دوستان هم براي سلامتي علماي اسلام بود كه بنده تخصصاً خارج از اين صلوات هستم...

و اما راجع به اينكه خداوند در كجاس. اينكه ما خداوند رو در آن واحد دو جا و مكان برايش قائل باشيم تناقض پيش مياد جناب يزدي و تعبيراتي كه در توضيحتون بكار برده ايد مثل اينكه آسمان دنيا رو در كنار آسمان فكر و عقل و دل بكار ببريد در مباحث علمي جايي نداره. و اينها تعبيراتيه كه در موارد توصيفي و شاعرانه بكار ميره .

ممنون از پيگيري مطلب ، حالا خدا بماند ، جان شما چطور هم در دست شماست و هم در پايتان ؟ فقط اميدوارم كه با روح خدايي خود نيز به اصطلاح علمي برخورد نكنيد و آنرا تعبيري : توصيفي و شاعرانه ، نگيريد .

مي خواستم در رابطه با (تناقض ) كه يكي از نسب اربعه ي منطق ارسطويي است و پايه ي علوم ( شما ) بر آن استوار است هم بگويم كه ديدم وقتي علوم (شما ) بنايشان را بر دو گذاشته اند و اصولا اصل تناقض را ام القضايا يا مادر گزاره هايشان مي دانند ، پس در بنا اختلاف داريم ، ولي ...

جناب يزدي خداوند بسيط هست و شيء بسيط نه تعدد برداره و نه در جايي مثل اجسامه.

... ولي راستي چطور از علما و دانشمندانتان پرسشي را كه از بنده داشته ايد نپرسيده ايد ؟ كه چطور بنا را بر دو گذاشته اند ؟ در حاليكه بقول شما اگر اول بر يكي از ايندو بگذارند در ديگري غايب است ! مثل همان آسمان اين دنيا و شش آسمان ديگر ! كه آفريننده اش اگر در يكي باشد در ديگري غايب مي شود !

جناب يزدي عرض كردم خداوند بسيط هست و در مورد بسيط اينجا و اونجا و زمان گذشته و حال و آينده معنا نداره

لازم به يادآوريست كه بناي علمي دانشمندان (شما ) يعني چه ايجاب و سلب قديمش و چه سلب و ايجاب يا به اصطلاح صفريك جديدش مقصود بنده است كه همين دو رقم مثبت و منفي آفريننده همان اصل تناقض ايشان است .

جناب يزدي اميدوارم از اين حرفي كه ميخوام بزنم تصور نكنيد كه مغرضانه و يا با ناراحتي دارم ميگم /به نظرم شما كتابي رو درباره عقائد خونديد كه يا اين كتابو بدون استاد خونديد و يا نزد كسي خونديد كه ايشون نزد استادي نخوندن

جناب سنجش عزيز ، عرض كردم خدا بماند ، روحتان چطور ؟ بسيط است يا مركب ؟ چطور اينجا و آنجا دارد ؟

روح مجرد هست اما نه مثل خدا . همين مخلوق بودنش كافيه برا محدود بودنش

حالا اگر اين كتابي كه فرموده ايد كتاب (من) باشد ، استادش كيست ؟ كه خود را شناخته باشد ؟ تا در مقابلش زانوي ادب بر زمين بزنم ؟

:) تو اينجور موارد كه كتاب (من) باشه اما آدم بخواد خودش معلم و مبيـّن اين كتاب باشه هر كسي ميتونه استادش باشه. اوني كه كتاب (من ) رو نوشت معلم اونو هم فرستاد.

بله

بي حكمت نبوده كه گفته شده : عرف نفسه عرف ربه ، وهابيون خود را نشناخته اند كه در خدا شناسي گير دارن ، خدا كند كه ما هم گير نداشته باشيم ! اللهم عرفني ...

بله صدق گرامي وهابيها هيچي ندارن. هر چي دارن از مؤسس خودشون، انگليس دارن:)

شب همگي بخير..التماس دعا

بله سنجش گرامي ، هيچي ندارند چون استادشون چيزي نداره ، اميدوارم كه ما چيزي داشته باشيم ، اللهم عرفني ...

راستي انگليس علمي نداره !؟ پس چرا بعضي آقا زاده هاشونو مي فرستند اونجا تا پيش استاداي انگليسي درس بخونند ؟ بعد بيان ايرون و بما درس بدن ؟!

آيا خبر داريم كه در مدرسه به علي اصغرا و رقيه هاي ايروني مثلا رياضيات انگليسي درس ميدن !؟ اولش هم بقول آقاي يزدي (دو) رو درس ميدن !؟

هيچ خبر داريم كه مثلا در سوم ابتدايي ( هيچ ) شامي كباب را بين بچه هايي با نام اسلامي احمد و اكرم تقسيم مي كنند و به هركدمشونم (هيچ ) شامي كباب ميرسه !؟

اين عباس بن علي ؟ اين زينب ؟ كه زبانشان به (دو ) باز نميشد

محرم كجايي ؟ يا حسين

ممنون از دوستانى كه بحث رو ادامه دادن .. لطفتان مزيد لعنت بر يزيد

بقول ما تركها : مين لعنت

سلام السلام عليک يا ابا صالح المهدي ادرکني

صدق گرامي روايت داريم اگه علم در چين بود ما بايد بريم و ياد بگيريم - در ضمن در بيان اسم ائمه اطهار مودبانه عمل کنيد لطفا

صدق گرامي اين چيزايي که درمورد کتب ابتدايي فرموديد رو ميشه بفرماييد درکدام صفحه نوشته شده ؟ که اينطور قاطع بيان ميفرماييد ؟

ممنون از تذكرتون آقاشير گرامي ، هم بابت روايت و هم مؤدب بودن ، هرجند بنده فكر مي كنم حضرت عباس عليه السلام و زينب كبري سلام الله را به داشتن زبان توحيدي ستوده ام !؟

اما در مورد نشوني مطلب ، اينم فكر ميكنم تو حرفام گفته باشم كه مفهوم عدد و اولشم مفهوم (دو ) همون اول درس ميدن ، يعني تو بقول انگليسيها : ( كلاس ) اول ابتدايي و دومي رو هم تو رياضيات پايه ي سوم ابتدايي