+ من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شبها من و آسمان تا دم صبح سروديم نم نم: تو را دوست دارم نه خطي، نه خالي! نه خواب و خيالي!
+ دردهاي من جامه نيستند تا ز تن در آورم چامه و چکامه نيستند تا به رشته ي سخن درآورم نعره نيستند تا ز ناي جان بر آورم دردهاي من نگفتني دردهاي من نهفتني است