شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
تپش هايمان تپش هايشان:-/
سلام مجدد ، شما تاکنون شعر سروده ايد ؟
بهر حال اين با اون خيلي تفاوت داشت حالا درسته که هر دو رويايي بود اما دو نگاه متفاوت داشت که اون يکي نگاه پيچيدگي‌هاي اين را نداشت ... راستي اين نوشته چقدر زمان برد ؟ بيشتر ميخواهم بپرسم که آيا بسادگي نوشتيد يا اينکه خيلي فکر کرديد و مثل شاعري که با وزن و قافيه در ستيز است با زحمت نوشتيد ؟
{a h=balayeasemoony}بلاي آسموني??{/a} تپش هايشان :) کجا بودي بلا خانوم دلمان تنگ شده بود
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} سلام ، خير . نهايت شعري که گفتم مثنوي شصت بيتي براي کودکان سوري
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} گفتم ، اين ها نه تخيل هستند و نه ساخته و بافته که زماني براي ساحته شدن صرفشون بشه . نگاه من به اتفاقات واقعي اطرافم هست و لطف خدا که ميتونم بيانشون کنم
{a h=rosesorati} گل نرگس {/a} خيلي هم عالي
اي شاعر خوش قريحه ،شعرت زيباست
شيداي توام مهر تو در جان من است
عشق تو قسم که دردو درمان من است
ديگر تو اين دنياي ما بدبخت ها همه خوشي ها و همه اميدها از تپش و رونق افتادن همه چيز سوت و کوره و سوز سرما هر تپنده اي را خاموش و بي تحرک يا مثل مرده قشنگ تره مرده تبديل کرده
ساعت ویکتوریا
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top