پيام
+
*در ساحل با خدا قدم مي زدم. بر پهنه آسمان صحنه هايي از زندگي ام برق زد. در هر صحنه، دو جفت جاي پا روي شنهاديدم. يکي متعلق به من و ديگري متعلق به خدا متوجه شدم که چندين بار درسخت ترين و غمگين ترين دوران مسير زندگي ام، فقط يک جفت جاي پاروي شن بوده است.
خدايا، تو گفتي در تمام راه با من خواهي بود.خداپاسخ داد:
اگر در آزمون ها و رنج ها، فقط يک جفت جاي پا ديدي زماني بود که تو را در آغوشم حمل مي کردم *
.:آيينه:.
94/1/28
daneshjooo
@};- @};-