پيامهاي ارسالي
+
راهب پير با چشماني بسته؛ با پايي روي پايي ديگر؛ و دستاني كه روي دامن لباسش تاخورده بود ؛ وسر در جيب تفكر فروبرده بود؛ كنارجاده نشست.
بناگاه رشته افكارش با صداي خشن ومصرانه يك سلحشور سامورائي پاره شد. [ اي مرد پير! رمزوراز جهنم چيست وبهشت كدام است؟]
......
+
سلام دوستان من از ديروز تو يه وبلاگ گروهي هم مطلب ميذارم بيايين ببينين حتما و نظر بدين
http://2min.parsiblog.com/
يادتون نره ها حتما بيايين ببينين