پيام
+
*اين روزا چقدر دلم رقيق شده
از بس گناهام زياد شده که از خودم شرمندم
دلم مي خواد قبل از اين که رسوا بشم، بميرم
شب قدر رو جمکران هم رفتم، اما سير نشدم
دنبال بهونه مي گردم که از دست خودم سير گريه کنم
جائي سراغ نداريد؟
مريضي پسرم همه ي فکر و ذکر منو به خودش مشغول کرده
خدايا....
براي همه دعا کردم
من براي شما با زباني که گناه نکرده ايد دعا کردم(يعني زبان خودم) شما که با زبان من گناه نکرده ايد.*
ياسيدالکريم
92/6/11
تات خيارجي
*فکر نمي کردم جمکران اينقدر شلوغ باشه./ هر کي فکرش جائي مشغول بود./ جا براي پارک موتور پيدا نمي شد./ به سختي جا پيدا کردم ولي وقتي برگشتم ديدم موتورم رو انداختند./ اما افسوس که خيلي ها اومده بودند اونجا بخوابند./ مراسم دعا تموم شد ولي از خواب بيدار نشدند./ حيف نيست؟ تو راه به هر کي که مشکل داشت کمک مي کردم./ دوست داشتم هر کي رو مي تونم تا حد ممکن به مقصدش برسونم./رفتم ولي به گمونم دست خالي برگشتم*
تات خيارجي
ممنونم جناب *مجنون ديوونه* اين کار رو مي کنم.... اگه خدا قبول کنه هر روز صبح زيارت عاشورا رو مي خونم و برا همه دعا مي کنم.
در انتظار آفتاب
خدا ان شاء الله حاجات شما رو هم برآورده کنه