پيامهاي ارسالي
+
ما تصميم داريم
قربه الي الله!!
"را"ي "راه" شيري را هم برداريم
تا "ها"يش را بكنيم توي دست هايمان
و گرم شويم ...
و ديگر هيچ "راهي" باقي نمي ماند
تا بخواهيم با "ستاره ها" ، پيدايش كنيم
و در شهر غريب ِ جمله هايي
كه نشاني از مفعول
يا همان معلول علت عشق ندارند
گمراه خواهيم شد
قربه الي الله!!
"را"ي "راه" شيري را هم برداريم
تا "ها"يش را بكنيم توي دست هايمان
و گرم شويم ...
و ديگر هيچ "راهي" باقي نمي ماند
تا بخواهيم با "ستاره ها" ، پيدايش كنيم
و در شهر غريب ِ جمله هايي
كه نشاني از مفعول
يا همان معلول علت عشق ندارند
گمراه خواهيم شد
+
"را"ي مرگ را گرفتيم
و آن چه ماند را
در خود تكرار كرديم
تا بشود مگ مگ
و چشم هاي كودكانمان را
بسپاريم به آن
و دمي بياساييم
دور از مرگ...
و آن چه ماند را
در خود تكرار كرديم
تا بشود مگ مگ
و چشم هاي كودكانمان را
بسپاريم به آن
و دمي بياساييم
دور از مرگ...
+
"را"ي اسير را اگر بگيريم
ديگر فقط
زير گذر مي شود پيدايش كرد
و ديگر هم خانواده ي اسارت نيست
تا هواي مبارزه اش براي آزادي
نفس هايمان را بگيرد
***
ديگر فقط
زير گذر مي شود پيدايش كرد
و ديگر هم خانواده ي اسارت نيست
تا هواي مبارزه اش براي آزادي
نفس هايمان را بگيرد
***
+
بي راه...
"را"ي هر مفعولي را اگر برداريم
مخصوصا اگر معلول باشد
ديگرصدايش به فعلمان نمي رسد
بوي لرزان رگ دست هايش
وجدان دست هايمان را آزار نمي دهد
و ديگر ردپايي باقي نمي ماند
از اثر فعلمان بر مفعول
...ادامه دارد ....
"را"ي هر مفعولي را اگر برداريم
مخصوصا اگر معلول باشد
ديگرصدايش به فعلمان نمي رسد
بوي لرزان رگ دست هايش
وجدان دست هايمان را آزار نمي دهد
و ديگر ردپايي باقي نمي ماند
از اثر فعلمان بر مفعول
...ادامه دارد ....
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید