شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

ساعت ویکتوریا
+ الا اي مه که جلوت مي دهي خورشيد انور را / به نور جلوه خود مي پراني چشم اختر را / الا اي دختر موسي که عيسي زنده مي سازي / دخيلم گوشه چشمي بنده از خاک کمتر را / تويي تالي زهرا س کز شميم فاطمي بويت
پدر پيش از ولادت بر تو داده نام مادر را / تو مصداق صداقت هستي و در باور عالم / نباشد انتظار ديگري دخت پيمبر را / ز حلم و علم و ايثار و وقار و عصمت و غيرت / تجلي ميکني آئينه وش زهراي اطهر را / اگر چه فاطمه هستي ، تورا معصومه ميخوانند / که با نامت نلرزانند دل ساقي کوثر را / تويي تسکين هر درد و يقين دارم اگر بودي /
نميکشت آن غل و زنجيرها موسي بن جعفر را / تو آن بانوي پر مهري که همچون عمه ات زينب / گواهي ميدهد هر عضو تو داغ برادر را / تو هم دنبال دلبر کو به کو رفتي ولي چشمت / نديده از برادر غرق در خون جسم بي سر را...رحلت جانسوز کريمه اهل بيت، خانم حضرت معصومه (س) بر آقا علي بن موسي الرضا (ع) فرزند دلبندش امام زمان (عج) و همه شما عاشقان اهل بيت تسليت باد.
هادي قمي
احسنت كامل اين شعر رو نداشتم .
+ گاهي آدم دلش مي خواهد کفش هاش را دربياورد ، يواشکي نوک پا نوک پا از خودش دور شود ، بعد بزند به چاک، فرار کند از خودش...
هادي قمي
...
+ حرفي دارم که تا کنون آن را ننوشته‌ام زيرا سفيدتر از کاغذهاست....!!
...........
نه ... چرا بر بخوره ... پس با اجازتون حذفش مي کنم ... ضمنا از شما هم معذرت مي خوام ... غرضي نبود پشتش جز عوض کردن حال و هواي گرفته ي دوستان ... موفق باشين
همه 5 نظر
لابد انقدر بيمزه بوده که لازم دونستيد تذکر بدين :)
غزل جونم ممنونم.
+ چه خوش است حال مرغي که قفس نديده باشد// چه نکوتر ان که مرغي ز قفس پريده باشد// پر و بال ما بريدند و در قفس گشودند// چه رها، چه بسته مرغي که پرش بريده باشند
همه پرسند چرا کنج قفس لانه ي توست// چونکه غير از قفسم جاي دگر دانه نبود !!
هيييييي روزگارررر....
donyayeemrooz
چرا در قفس هيچکس کرکس نيست... واقعا چرا اينقدر به نمادها اهميت ميديم...چرا کمتر کسي پيدا ميشه که کلاغها رو دوست داشته باشه؟ کي گفته کلاغ مهربون نيست؟دلم سوخت واسه کلاغ و بقيه پرنده هايي که مورد ظلم واقع شدن!!! راستي اين شعرت هم منو ياد اين بيت انداخت: من نگويم ک مرا از قفس آزاد کنيد قفسم برده به باغي و دلم شاد کنيد
+ فردا ادامهء امشب ... درد پشت ِ درد
+ ديشب گرسنه بود ، دختري که مُرد، چه آسان به خاک پس داديمش و همسايه اش زيارتش قبول ديشب از سفر رسيد ، مکه رفته بود ...
+ دل به عکست دادم ، چشماني که گفت مي مانم ، غافل از آنکه پشت نويسش تقديم به او بود ... تو دروغ گفتي و من دانستم ، حتي به لبخند يک عکس نمي شود دل بست ...
+ هنوز قلبم جايي حوالي ِ تو مي تپد ...! نه خيالي نه حالي جايي حوالي‌ِخود ِ خودَت .
+ روزگارا,که چنين سخت به من مي نگري, باخبر باش که پِژمردن من آسان نيست, گرچه دلگيرم از ديروزم, گرچه فرداي غم انگيز مرا مي خواند, ليک باور دارم دل خوشي ها کم نيست! زندگي بايد کرد....!
+ كاش توي زندگي هم مثل فوتبال وقتي زمين ميخوردي و از درد به خودت مي پيچيدي داور مي اومد و از آدم مي پرسيد : ميتوني ادامه بدي ؟!
*سحربانو*
:((((((((((
راست ميگي اي كاش ايطوري بود
+ اگر تو روي نيمکتي اين سوي دنيا تنها نشسته اي و همه آنچه نداري کسي ست... آن سوي دنيا... روي نيمکتي ديگر کسي نشسته است که همه آن چه ندارد تويي... نيمکت هاي دنيا را بد چيده اند
+ شيشه مي شکند و زندگي مي گذرد. نوروز مي آيد تا به ما بگويد تنها محبت ماندني است پس دوستت دارم چه شيشه باشم چه اسير سرنوشت نوروز ?? پيشاپيش بر همه ي دوستان عزيزم مبارک باد
+ يه عمر تو زمستون دلم،غرق تنهايي هام،يه آدم برفي درست كردم..اومد حراجش كرد و رفت...
دمش گرم
نخيرم!!!
+ ديگر به صيد كردن راسو نميرود/امشـب عقاب پيير پرستو گرفته اســـت/ســگ ماهيان حوضچه باور نـــمي كنند/درييانورد قصه ي ما قو گرفته اســـت
+ چند روز پيش اون گنجشك رو از وجودم پر دادم و رفت...انگار به وجودم عادت كرده...برميگرده و ميشينه توي قلب من...انگار اونم حوصله پرواز نداره ...اومده توي قلب شكسته من...
MAHMOODD
89/12/18
به به
MAHMOODD
گنجشك: ببخشيد روي درختاي قلبت واسه منه كوچولو هم يه جايي داري؟
ساعت ویکتوریا
188861-فرياد
رتبه 0
0 برگزیده
158 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
188861-فرياد عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top