شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

+ هر کسي مي تواند با شما لبخند بزند
هر کسي مي تواند با تو گريه کند
اما کسي که تو را دوست دارد
وقتي اشک در چشمان شماست ، ميتواند آنرا تبديل به لبخند کند . . .
حالا ديگه.نوشته هاي ما رو كپي ميكني.
چيكار كنيم ما كه بلد نيستيم خودمون بنويسيم.مجبوريم.نوشته هاي تو رو كپي كنيم ديگه.
باشه باشه....................................شكالي نداره....خودمم الان ميام.......يه نظري ميدم.......واسه نوشته خودم.....ههههههههههههههه
رفتي..دهع...باشه..برو..خدا حافظ.
+ آنکه دستور زبان عشق را
بي گزاره در نهاد ما نهاد
خوب مي دانست تيغ تيز را
در کف مستي نمي بايست داد
+ اسپند دود مي کنم ، براي عشقمان
هر شب
ميان راز و نياز هاي شبانه
نکند جادوگر زشت بي تفاوتي ، چشممان بزند . . .
+ هر شب از پشت صفحه ي کوچک موبايلم در آغوش ميگيرمت و نميداني چه آرامشيست همين آغوش خيالي .
+ در تنهايي خيالم تو را مهمان روياهايم کردم و به آرامي ميگويم دلتنگتم .
+ عشق مثل خورشيد ميمونه ، هنوز از طلوعش لذت نبردي از غروبش دلگير ميشي .
ممنون خلوتــــــــــــ من-2
+ بيا جايمان را عوض کنيم ، دلم لک زده براي اينکه کسي عاشقم باشد .
برو عامو ، همش فيلمه
دقيقا کجاش فيلمه
همه 6 نظر
+ هر دو دستم به دعا بردارم ، تا هر آنجا که خوشي هست تو آنجا باشي .
+ به بعضي ها اونقدر بها ميدي که يه روز ميرسه خودتم نميتوني بخريش .
+ گنج عشق از خاک دل حاصل شود / خاک اگر عاشق بگردد دل شود .
+ نگران نباش ، نمي شود دوستت نداشت ، لجم هم بگيرد از دستت ، دفترچه خاطراتم پر از فحش هاي عاشقانه مي شود .
+ دل به دلم که ندادي ، پا به پايم که نيامدي ، دست در دستم که نگذاشتي
سر به سرم ديگر نگذار که قولش را به بيابان داده ام …
+ ديگر از وفا مي ترسم ! از آن روز که سگ گله را با گرگ ديدم .
+ گفتي : نفرين ميکني ؟
گفتم : نه ، اما از خدا ميخوام
هيچکس ، اندازه من دوستت نداشته باشد . .
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top