پيام
+
ياد تو را امشب به دست تقدير ميسپارم،
تا شايد از اين پس کمي از غرور جوانيم برايم بماند.
سارا72
90/10/15
سارا72
دوست داشتن اشتباه است.
در اين زمانه اي که ديگر دل به دل راه ندارد.
عشق جرم است و تولد گناهي نابخشودني.
دلم را به درياي بيکران پر مهر تنهايي و غم ميسپارم،
تا شايد تنهايي مرهمي بر زخمهاي دلم باشد و غم،
دوستي که هرگز مرا ترک نخواهد کرد.
سارا72
چشمانم از فرط انتظار به سوسو زدن افتاده اند
سارا72
دستانم ناي نوشتن ندارد، لبانم از خستگي ميلرزد
سارا72
زبانم براي بيان حقيقت لال شده است و پاهايم ناي رفتن ندارد
سارا72
پس اي کاش هرگز عاشق نبودم تا در سراي بي کسيهايم
ميسرودم سرود غمي بي پايان را