پيام
+
اي دوست به حنجر شهيدان صلوات / بر قامت بي سر شهيدان صلوات
خدا مي داند اگر پيام شهدا و حماسه هاي انها را به پشت جبهه منتقل نکنيم گنه کاريم . . .
*-عشق الهي*
90/11/13
عکس ميخوا®
شعري از ميلاد عرفانپور براي شهيد مصطفي احمدي روشن و چشم روشني خانواده اش:
امشب از داغي دوباره چشم تهران روشن است
يوسفي رفته است، آري وضع کنعان، روشن است
گرچه در بزم حماسه ، هيچ جاي گريه نيست
در هجوم شعله ها، تکليف باران، روشن است
عکس ميخوا®
باز شمعي کشته شد با دست شب اما هنوز
اين شبستان کهن، با نور ايمان روشن است
کي ميان ابرهاي تيره پنهان مي شود؟
آسمان ما که با خون شهيدان، روشن است
مصطفي هم رفت، آري! او هم اينجايي نبود
مردهاي مرد را آغاز و پايان، روشن است
198119-مرد تنهاي شب
اي كه يادش در دل وروحمان جاويد راهش پر رهرو و يادش گرامي