شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ بيدلان را ميل دلجويي نداري مدتي است.....
يکي ديگر خطا کرد و به پاي ما نوشتي حکم/ بگو تا کي بپردازيم ما تاوان گندم را
داغ عشق تو به رسوا شدنش مي ارزد …
من زنده‌ام ، به شايعه‌ها اعتنا نکن …
مرا آتش زدي با حرف هايت....!
افروز خانم تحت الفظي معني نكنيد، مفهومي نگاه كنيد.
وقتي نمي‌فهمد کسي گنجشک‌ها را …
نه عزيزم. اگر ايمان داريم که خدا عادل هست هيچ کس تاوان گناه ديگري را نميده. هرکسي به اندازه اشتباهش ... اصلا شايد اگر آدم اون گند را نميخورد حالا توي بهشت زندگي ميکرديم براي رسيدن به يه دنيا مثل اينجا.
اصلا هيچ فکر کردي اگر دماغ نداشتي عينکت را کجا ميذاشتي؟ حتما خدا يه جايي براش مي آفريد يا عينک را يک شکل ديگه ميساختن...
اين يه بيت شعره كه هركسي هم مي تونه برداشت هاي مختلفي ازش داشته باشه، من نمي دونم شما چرا اصرار داريد كه عين متن شعر رو ترجمه كنيد و ربطش بديد به گندم خوردن حضرت آدم و حوا!؟
من هم با کار آدم فقط مثالش را زدم. ترجمه من هم خودش داراي مفهوم هست
اصلا چه فرقي مي کند وقتي نباشي/ بر روي پاهايم بمانم يا بيفتم
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top