پيام
+
گفتم مي رم سينما تنها نباشم به يکي از دوستام هم گفتم بيا با هم بريم
سکانس آخر شيار143 ناخودآگاه اشک جار مي شه
هي مي گه چته؟ گشنته؟ ضعف داري؟ حالت خوب نيست؟
اه حس و حالمو به هم ريخت
اومدم خونه گفتم اونقدر خنديدن...
||عليرضا خان||
97/2/16
كويرسبز
موضوعش انتظار يک مادر در انتظار پسر مفقودالاثرش که جنازه شهيدش بر مي گرده که در نهايت ناباوري استخوانهاي جنازه با قنداقه اي که اولين بار مادر به آغوش کشيده بود برابري مي کنه(صحنه آخر)
*ليلا*
خيلي قشنگه فيلمش. منم گريه کردم