پيام
+
در کودکي پاکن هايي ز پاکي داشتيم
يک تراش سرخ لاکي داشتيم
کيفمان چفتي به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هايش درد داشت
گرمي دستانمان از آه بود
برگ دفترهايمان از کاه بود
تا درون نيمکت جا ميشديم
ما پراز تصميم کبري ميشديم
با وجود سوز و سرماي شديد
ريز علي پيراهنش را ميدريد
کاش ميشدباز کوچک ميشديم
لااقل يک روز کودک ميشديم
دلتنگ...
93/6/26
خواب پروانه ها
@};- پيشاپيش پاييزتون مبارک@};-