+ خواجه اي بدشکل، نايبي بدشکل تر از خود داشت. روزي آينه داري آيينه به دست نايب داد. آنجا نگاه کرد. گفت سبحان الله! بي تقصيردر آفرينش ما رفته است. خواجه گفت: لفظ جمع مگوي، بگوي: در آفرينش من رفته است. نايب آيينه پيش داشت و گفت: خواجه اگر باور نمي کني تو نيز در آيينه نگاه کن.