پيام
+
وقتي داشت مي رفت مکث کرد و گفت :
"عادي باش" و به روي خودت نيار که شکست خوردي
آروم روي شونه اش زدم و گفتم:
حتي اينقدر ارزش نداري که
تو "لحظه هاي عادي" زندگيم به يادت بيفتم .. .
از زندگيم گمشو بيرون "آدم عادي"
"عادي باش" و به روي خودت نيار که شکست خوردي
آروم روي شونه اش زدم و گفتم:
حتي اينقدر ارزش نداري که
تو "لحظه هاي عادي" زندگيم به يادت بيفتم .. .
از زندگيم گمشو بيرون "آدم عادي"
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید