پيام
+
[تلگرام]
چرا وليفقيه، خودشان مشکلات را حل نميکنند
برخي شايد اين سوالها را بپرسند و يا حداقل در ذهنشان خطور کرده باشد که:
1 چرا رهبري که از همهي مشکلات آگاهي دارند و ميدانند که در کشور چه ميگذرد اما کاري نميکنند و درصدد حل آنها نيستند؟
اگر نميتوانند، پس رهبري به چه دردي ميخورد؟
2 رهبري که اين همه قدرت دارند، چرا با اين انحرافات برخورد قاطع نميکنند؟
در پاسخ بايد گفت:
آيا انتظار داريم که رهبري،
به جاي مجلس، قانون تصويب کند؟
به جاي دولت، کار قوه مجريه نمايد؟
به جاي دستگاههاي اطلاعاتي، تحقيق کند؟
به جاي قوه قضاييه و دستگاه دادگستري، خودش متهمين را دستگير و مجازات نمايد؟
به جاي رييس صدا و سيما، کارگردان و هنرپيشه بياورد و فيلم و سريال بسازد؟
به جاي مديريت نظام بانکي، وارد عمليات اقتصادي و جلوگيري از وامهاي کلان يا جابجايي دلارها بشود؟
به جاي شهرداريها وارد صحنه شود و مشکلات شهري را بررسي کند؟
به جاي دستگاههاي اقتصادي و بازرگاني و گمرکات، واردات و صادرات را کنترل کند؟
و ده ها مورد ديگر ...
آيا اين کارها ممکن است؟؟
آيا نخواهند گفت که پس قانون اساسي، تعريف جايگاهها و شرح وظايف و تشکيلات حکومتي يعني چه؟!
پس کي در اين مملکت چه کاره است؟!
آيا شالوده نظام از هم نميپاشد؟
آيا رهبري ميتواند از آسمان يک تعداد نيروي صالح، متقي، متخصص و کارآمد بياورد؟!
آيا ميتواند (يا عاقلانه است که) به جاي مردم، رئيسجمهور و نمايندگان مجلس را -که بازوهاي مردمي رهبري هستند- انتخاب کند؟
بعد، از کجا انتخاب کند؟!
از فرشتگان عرش، يا از همين مردم؟!
پس؛ «رهبري»،
رئيسجمهور، مجلس، دادگستري، بانک مرکزي، وزير اطلاعات، شهرداري و... نيست،
بلکه ايشان رهبريِ نظام را بر عهده دارد، با تعاريف مشخصي که در قانون اساسي و بديهيات عقلي روشن است.
نياز کشور و نظام را ميبيند و به همراه تبيين و تشريح به مسئولين و مردم منتقل ميکند.
رهبري در جامعه، گِرا ميدهد، همانند ديدهباني که در جنگ با دشمن، گِرا ميدهد تا نيروها اقدام کنند و درست عمل کنند،
حال اگر گِرا درست باشد اما نيروها درست عمل نکنند تقصير کيست؟!
به مردم ميگويند:
در انتخاب رئيس جمهور که دولت را تعيين خواهد کرد، بصير باشند،
به کسي رأي دهند که داراي چنين امتيازاتي باشد،
همين طور در انتخاب نمايندگان،
حالا اگر مردم به هر دليلي آن طور که بايد رعايت نکردند،
"رهبري بايد بيايد و عواقب انتخاب غلط يا دست کم غير اصلح مردم را به دوش کشيده و جبران کند؟!"
رهبري،
به مجلس و به دولت، خط مشي ميدهد
خطوط کلي سياست داخلي و خارجي نظام را با توجه به اهداف و نيز شرايط حاکم بر کشور، منطقه و جهان را ابلاغ ميکند.
مردم، الان، خيلي انتظاراتِ بيجا از ولايتفقيه دارند،
راحت انتظار دارند وليفقيه جاي انديشهي مردم، بيايد و خرابيها را اصلاح کند، اين کار را حضرت علي(ع) هم نکرد، پيغمبر هم نکرد.
چرا مردم از وليفقيه انتظار ديکتاتوري دارند؟!
درجواب سوال دوم بايد گفت که:
قدرت و نفوذ رهبري و امام در جامعه، به اندازهي آگاهي، #بصيرت و بينش مردم است نه بيشتر.
اگر مردم بصيرت و آگاهي کافي را نداشته باشند، رهبر، حتي اگر اميرالمومنين(ع) باشد قدرتي ندارد.
همانند جنگ صفين، وقتي سپاهيانِ خود امام، بصيرت کافي نداشتند، مالکاشتر را از يک قدمي خيمهي کفر برميگردانند و امام، ديگر قدرتشان نافذ نيست و تسليم بيبصيرتي مردم ميشوند.
وقتي در جنگ احد، غالب نيروها تدبير و استراتژي پيامبر(ص) را از جان و دل درک نميکنند و ناديده ميگيرند، جنگ برده را ميبازند...!
وقتي مردم به دليل عدم آگاهي، مغلوب دسيسههاي معاويهها ميشوند، رهبري همانند امام حسن(ع)، مجبور به مصالحه با معاويه ميشود.
وقتي هنوز مردم آمادگي کافي در خود را ايجاد نکردهاند، هيچ امامي بعد از اميرالمومنين(ع) نميتواند حکومت اسلامي تشکيل دهد و تا اين آمادگي در مردم ايجاد نشود امام زمان هم براي تشکيل حکومت عدل نخواهد آمد و علت غيبت هزار و اندي سالشان به دليل عدم آمادگي آحادِ ملتهاست...
پس؛
قدرت رهبري در جامعه و حاکميت،
به اندازه بصيرت مردم است نه بيشتر...
#پست_ويژه
کانال تخصصي آقا تنها نيست
@agha_tanha_nist
زمزمه نسيم
97/8/16