پيام
+
يک روز که از تو خبري نبود شده بودم مثل يک آفتاب سوزان که بودنش همه را آزار مي داد....يک روز که از تو خبري نبود شده بودم مثل يک تکه سنگ که حسرتش بر دل تمام قلب هايي که با احساس مي جنگيدند خوب مي ماند....
روزي که نبودي شده بودم مثل يک آواره اي که دوست داشت تمام شهر را قدم بزند....که دوست داشت تمام فاصله ه
روزي که نبودي شده بودم مثل يک آواره اي که دوست داشت تمام شهر را قدم بزند....که دوست داشت تمام فاصله ه
نجفي از قيدار
91/2/27
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید