شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ *روزي شيخ جعفر شوشتري را ديدند که در کنار جويي نشسته و بلند بلند گريه مي‌کند. شاگردان گفتند: کسي چيزي به شما گفته ؟ لاتي، چاقو کشي چيزي شما را اذيت و آزار کرده ؟ شيخ جعفر در ميان گريه ها گفت: آري… يکي از لات هاي اين اطراف حرفي به من زد... همه نگران شدند که بي احترامي به ايشان کرده باشد. گفتند : چه گفت ؟ چه کسي بود ؟ چه شد ؟ شيخ جعفر گفت: يکي از لات هاي اين اطراف آمد و به من گفت: "* .
* هاتف *
* شيخ جعفر! من هموني هستم که همه مي‌گن،…تو هم هموني هستي که همه مي‌گن ؟؟و باز صداي گريه هاي شيخ جعفر بلند شد.*
*آذرخش*
*اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا*
* هاتف *
*آمين*!
* هاتف *
@};-
* هاتف *
سلام،متشکرم،..کاش بيدار شويم!..
@};-
چراغ جادو
* هاتف *
رتبه 24
113 برگزیده
3304 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله دي ماه
vertical_align_top