پيام
+
[تلگرام]
به دنبال نوابيغ!
امير ناظمي
تيپشناسي نوابيغ
نوابيغ اصطلاحي طنزآميز است که اشاره به بيغهايي دارد که احساس خودنابغهپنداري دارند. آنها کساني هستند که مدعي حل مسئلههاي غيرممکن يا بسيار دشوار ميشوند. نوابيغ همان کساني هستند که قوانين مسلم فيزيک و رياضي را نقض ميکنند.
نخستين بار اين واژه را «عفت چهرهگشا» و «عبادالله محموديان» از اعضاء هيات علمي دانشگاه شريف، در خبرنامه انجمن رياضي ايران (شماره ) در بهار از اصطلاح «نوابيغ» استفاده کردند. نوابيغ البته به دليل تعددشان خيلي زود تبديل به واژهاي شناختهشده در سطح پژوهشگران شد.
نويسندگان مقاله «نوابيغ»، در آن زمان دسته از نوابيغ را شناسايي کردند، هرچند امروز ما با دستههاي جديدي از آنها نيز آشنا شدهايم! آن دسته عبارت بودند از:
1کساني که سعي ميکنند ناممکنها را ممکن سازند: مثلا کساني که سعي در حل مسائلي چون تثليث زاويه دارند يا تلاش ميکنند موتور بدون سوخت بسازند. به عبارتي آنها مدعي موضوعي هستند که از نظر علمي امکانناپذير است!
2مدعيان حل مسئلههاي حلنشده معروف: مثلا کشف فرمولي براي توليد تمامي اعداد اول، آن هم با روشهاي ابتدايي.
3بنيانگذاران نظريههاي بياساس: اين افراد مدعي بنيانگذاري نظريههاي بيپايهاي هستند که البته از نظر خودشان بسيار مهم است! به نحوي که حتي جهان را متحول ميکند. مثلا کساني که نظريه نامرئيکردن اجسام هستند (صرفنظر از اينکه غيرممکن است (دسته) اما نظريهاي بياساس هم هست!)
4رد کنندگان اصول اثبات شده: افرادي که تلاش ميکنند اصول اثبات شده رياضي و فيزيک را نقض کنند. مانند ادعاي درست نبودن قانون اول ترموديناميک!
پيامدهاي نوابيغ
در مقاله نوابيغ به خوبي به يکي از ويژگيهاي اصلي نوابيغ اشاره شده است: «آنها براي ثبت تئوري خود سراغ مقامات و مسئولين رده بالاي کشوري ميروند و حتي ممکن است به بالاترين مقام کشور نيز رجوع کنند»!
نويسندگان مقاله ادامه دادهاند: «نوابيغ ممکن است هر کدام به تنهائي به مراجع زيادي رجوع کنند که با اين عمل با توجه به نامههاي مختلف موجب اتلاف وقت بزرگي ميشوند. مثلاً موردي به نام آقاي X مقاله خود را به مرجع مختلف فرستاده بود که به قول خود چون از نوشتن همه آنها عاجز بود به ناچار به دستگاه کپي متوسل شده بود! اين آدمها از رجوع به مقامات و مسئولين خسته نميشوند و اگر در برخورد با اين آدم ها دقت نکنيم ممکن است دچار يک دردسر اساسي شويم. مثلاً يکي از اساتيد دانشگاه در جواب يکي از همين نوابيغ مقالهاي را برايش فرستاده بود که به خاطر اين کار آن شخص ايشان را به دادگاه کشاند»!
نوابيغ آنقدر در ميان دستگاههاي دولتي چرخ ميزنند تا از سر بداقبالي و ناآگاهي مسوول آن نهاد و شانس نوابيغ، بدترين اتفاق اجتماعي روي ميدهد: اعتماد آن نهاد به نوابيغ!
در اين لحظه نوابيغ ميتوانند يکتنه همه چيز را نابود کنند:
1سرمايه ملي: نوابيغ براي اجراي طرحهاي خود از منابع عمومي استفاده ميکنند، استفادهاي که مشخصا به هيچ نتيجهاي نميرسد!
2تخريب اعتماد عمومي: نوابيغ با ادعايي که دروغ بودناش مشخص ميشود، اعتماد عمومي را سلاخي ميکنند. آنها با شکستي که در ادعاي خود ميخورند، تنها خود را قرباني نميکنند، بلکه اعتماد عمومي به توانستن را نابود ميکنند.
3خداحافظ نوآوري: پشتيبانان نوابيغ روزي متوجه دام ادعاي دروغ ميشوند، و از آن پس ديگر به سراغ هيچ امر نويي نخواهد نرفت!
توصيه راهبردي
در مقاله نوابيغ، به خوبي به ما هشدار ميدهند که مواجهه با نوابيغ هم سخت و هم در اغلب اوقات منجر به شکست ما ميشود؛ چرا که آنان به مانند يک بيمار توهمانگارانه ديگران را نفي ميکنند تا در تصويري که ميسازند، خودشان نابغهاي جلوه کنند که درگير تنگنظري و عدم درک آدميان شدهاند.
نوابيغ حتي شما و سازمان شما را تهديد ميکنند و ادامه ادعايشان آن است که اين اختراع يا کشف را به ديگران واگذار خواهند کرد و آن روزي را براي شما تصوير ميکنند که شما متهم به فراري دادن سرمايهاي ملي شدهايد.
در مقاله، به دسته از مخاطبين اشاره ميشود: «دسته سوم، دفاتر مقامات و مسئولين مملکتي است که تصور ميکنيم در موارد بسياري تشخيص اين عده از نوابيغ برايشان کاري دشوار است... لذا به دفتر مقامات پيشنهاد ميکنيم اگر بررسي اين ادعاها برايشان مهم است، از تعدادي از کارشناسان دعوت کنند که به رسيدگي آنها بپردازند. انجمنهاي علمي ميتوانند معرف اين کارشناسها باشند.»
آنها سال پيش خطر شکلگيري نوابيغپروري را هشدار دادند. مقاماتي که ادعاهاي بزرگ را دوست دارند و البته متخصص آن حوزه نيستند؛ نخستين قربانيياناند! مبارزه با دروغ بزرگ نياز به يک برخورد بزرگ هم دارد؛ وگرنه ما با سازمانهاي نوابيغپروري روبهرو خواهيم شد که به مخالفيناش برچسب غربزده ميزند!
Miss fatima
99/2/20