پيام
+
باز هم غروب.
و باز هم احساسات شاعرانه ام در فضاي سرخ غروب رنگ خاطره گرفت.
کاش مي شد همچو خورشيد بي صدا با پرندگان عاشق کوچيد و رفت.
کسي چه مي داند.
به سوختن و ساختن عادت دارم.
اينک به شوق پرواز در آغوش مي گيرم آرزوهاي محال را....
قلمدون
97/1/27
محمد جواد س
دلم لک زده براي غروبهاي عاشقانه .
کاش مي شد يکبار ديگر در ميانتان باشم.
کنارم باشيد.با همان لبخند ها و تبسم هاي هميشگي.
سخت است .
سخت است انتظار چيزي را بکشي که خودت هم مي داني به آن نمي رسي.
*آذرخش*
الهي شهيد شين
محمد جواد س
سپاس از دعاي خيرتون دييي