پيام

هما بانو
98/9/3

+ مرور خاطره ها هواي باراني و سکوت طولاني اي که در من رسوب کرده بود با فصل ِهميشگي ِ حضور ِ تو پاييزي نو را آغاز مي کنم راستي قلبم فصل ِ عشق بازي هايمان را فراموش نخواهد کرد عشق که باشد از چشمان آفتابي ات بر لبانم شعف مي ريزد دلم سرشار لذت مي شود از دوست داشتني که جانم راشيرين و هُرم نگاهِ خسته ام را با عطشِ طعمِ مهرباني ات سيراب مي کند صبح يکشنيه 09:09 آذرماه

كيمياي ناب 98/10/10

چه زيبا!

ساعت عاشقي مادر هما رو هم وارد گود کرده ها:)

سلام مادري نبودين اين چند روز

متن قشنگيه=)

سلام مادر جون:)@};- خيلي خوش آمديد عزيزم....باز مثل هميشه با مهر و محبت مثال زدني تون منو غافلگير کرديد و اين دل تنگ منو که مدتهاست چشم انتظارم به تپش درآورديد ...قربونتون بشم که انقدر با احساسيد ..پس کي مياين دوستان قديمي خيليا اين چند روز برگشتن .جاتون خاليه مادري ..ما رو اينهمه تنها نزاريد و چشممون رو با فيداي قشنگتون روشن و دلمونو توي اين سرماي پاييزي با گرماي جنوب گرم کنيد @};-@};-@};-

http://s7.picofile.com/file/8379503784/%D8%B4%D8%B9%D8%B1_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87_4.jpg

عالي

{a h=shaerekochak}ري را{/a} بله واقعا زيباست:)@};-

پايدار باشه

{a h=djalireza}||عليرضا خان||{/a} زنده باشيد

{a h=mobarez10}مبارز..{/a} واقعاااا@};-

{a h=mobarez10}مبارز..{/a} شما بزرگواريد عزيزم ...@};- کم سعادتي از منه @};-

{a h=shaerekochak}ري را{/a} نگاهت زيباست زهرا جان :) @};-

{a h=roozegaran}2دست خط{/a} عزيزم :-) @};-

{a h=aaaMissingsss}° گيسو•{/a} اره مادرجان.. مدتي بيمار بودم.. خدا رو شکر الان خيلي بهترم :-) @};- ممنونم عزيزم =) @};-

{a h=aaaMissingsss}° گيسو•{/a} قشنگ نگاه شماست عزيزم :) @};-

* مهسا جان خودشون به تنهايي ؛ يک فصل از عاشقانه هاي من هستن* :-)

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} سلام جان دلم.. شرمنده ي روي ماهت هستم مهساي من .. در اين مدت چه خوب کنارم بودين و چقدر بهم انگيزه داديد.. شايد اگه دلگرمي ي شما نبود .. شايد حضورت کنارم نبود.. اونقدر توي خودم و سکوتم غرق شده بودم که ديگه انگيزه اي براي اومدن نداشتم.. ممنونم مهساي من .. دارم تلاش مي کنم با اين سکوت لعنتي مقابله کنم و از اين حفار ِ ... بيرون بيام..

خيلي دوس دارم برگردم به سابق و به تمام احساسات قشنگم.. خدا کنه دوباره بتونم خودمو پيدا کنم و مثل سابق فعال بشم و .............

عزيز دلم من هيچ وقت اينجا رو عزيزانم رو اينجا ترک نمي کنم.. در واقع تو شدي جزئي از وجودم مهساي من .. منتهي من فقط کمي درگير خودم شدم و سکوتي که ناخواسته به من غلبه کرده .. اما من دوباره خودم ، به خودِ قبلم بر مي گردم :(

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} اي جااااااااااانم :-) @};-

{a h=ANFD}2FDAN{/a} نگاه شما عالي ست خاله :-)

{a h=djalireza}||عليرضا خان||{/a} ان شا الله و همچنين شما..

{a h=djalireza}||عليرضا خان||{/a} خيلي خوشحالم از حضورت عليرضا

{a h=mobarez10}مبارز..{/a} شما زيبا خوندين قربونت برم.. :) @};-منم دلم براي شما خيلي تنگ شده بود :( @};- ممنون از حضور گرمت جان دلم

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} خواهش ميکنم مادر جان

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} {a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} :) @};-

{a h=shaerekochak}ري را{/a} @};-@};-

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} شما عزيز مني ...خجالتم ميديد @};-

سلام به روي ماهتون@};-:) ...شما نسبت به من لطف داريد ...بعلت مشغله زياد خيلي کمتر از اوني که دلم ميخاست کنارتون بودم مادر جان ...شما بايد منو ببخشيد ...ان شاالله به زودي و باانرژي هميشگيتون برميگرديد پيشمون ...من دلم روشنه . تک تک عزيزان در اينجا هم چشم به راهتون هستن ...

خاصيتي که اينجا داره اينه که بايد حضور داشته باشيد تا انگيزه ي نوشتن هم ايجاد بشه دور که باشيد احساس ميکنيد چيزي مانعتونه ...خيلي خوشحالم که حضور داريد و قلمتون هم مثل گذشتس ...ان شالله هميشه سلامت و تندرست باشيد ...دوستتون دارم .@};-@};-

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} کاملا درسته

{a h=djalireza}||عليرضا خان||{/a} ممنون

بسيار زيبا.

واقعا لايق اين فيد هستند خانم نگارستان گرامي

{a h=djalireza}||عليرضا خان||{/a} بزرگواريد آقاي عباسي