پيام دوستان
||عليرضا خان||
ديروز 5:21 عصر
انديشه نگار
@};-
# هفت آسمان
خيلي دوست دارم خط کار کنم ولي دستخطم اصلا خوب نيست ولي خيلي لذت ميبرم از ديدن هنر خط و هنر خط شما
انديشه نگار
،
*قاصدك*
@};-
+
*با تمام بحث‌ها و دلخوري‌هاي به حقي که داريم،
مخالف صد در صد تضعيف و تحقير تيم ملي #فوتبال #ايران هستم.
اينکه #سرود_ملي رو نخوندن، حاشيه‌ايه که اتفاقا ضد انقلاب بيشتر از همه دوست دارن بهش پر و بال بدن.*
.: ام فاطمه :.
ديروز 4:10 عصر
*انگار سال‌هاي گذشته کل تيماي ورزشي‌مون موقع پخش سرود ملي دست روي سينه، زير لب سرودو زمزمه ميکردن. جابجايي #بيرانوند و ضعف دروازه‌بان، غيرمترقبه بود و تمرکز بچه‌ها رو به هم ريخت. از فشارهاي رواني بسياري که اين مدت بهشون تحميل شد هم که بگذريم، تيم مقابلمون انگليس بود، از مدعيان قهرماني اين دوره که با اين وجود 2 تا گل خوشگل بهشون زديم.*
*طبعا به برد در برابر انگليس خيلي اميد نبسته بوديم، ولي با حضور بيرانوند قطعا گل کمتري ميخورديم و الان خوشحال بوديم. در هر حال، اين تيم، #تيم_ملي_ايران هست و هر ايراني وطن‌دوستي از بردش خوشحال و از باختش ناراحت ميشه. اميدوارم بازي‌هاي بعدي رو بهتر و قوي‌تر بازي کنن. ما دعاگوشون هستيم و ازشون حمايت مي‌کنيم. *
{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} جالب بود غصه خوردنتون براي جوونها براي اونايي که مه شکن ندارن قطب نما ندارن /
+
#معرفي_کتاب
*راض ِبابا*
«راضِ بابا» روايت شخصيت دختري نوجوان است. دختري که تمام تلاشش را به کار
مي‌بندد تا در زندگي اول باشد. در شانزدهمين بهار عمرش حادثهاي رخ ميدهد و
او را در رسيدن به خواستهاش کمک ميکند؛ انفجاري که در سال 1387 در حسينيه
سيدالشهداي شيراز رخ داده و نقطه اوج زندگي او را رقم مي‌زند.
||عليرضا خان||
ديروز 3:5 عصر
شهيد راضيه کشاورز 11 شهريور 1371 در ظهر گرم تابستاني هم‌زمان با نواي
اذان ظهر در مرودشت شيراز به دنيا آمد. والدينش به خاطر ارادتي که به خانم
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) داشتند نام راضيه را برايش برگزيدند.
روزها يکي پس از ديگري سپري مي‌شدند. راضيه بزرگتر مي‌شد و با وجودش شور و
نشاط مضاعفي به خانه مي‌بخشيد. از همان کودکي روحيه‌اي شاداب و پرشور و
نشاط داشت و لطافت و مهرباني‌اش به وضوح در برخورد با اطرافيان آشکار بود.
راضيه تا قبل از بهار 16 سالگيش موقعيت هاي چشمگيري را در زمينه ورزش
کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصيل کسب کرد.
+
هيچوقت فکر نميکردم از رفتن آقاي رئييسي اينهمه ناراحت بشم
اينهمه گريه کنم
خدايا بما صبر بده
خديا جاشونو پر کن
||عليرضا خان||
ديروز 3:5 عصر
جاي هيچ کس هيچوقت قابل پر کردن و جا سازي ساير به جاي واحد نخواهد بود همه ما مرام و خصوصياتي داريم مختص به متکلم وحده يعني هرکس با استعدادها و مرام ها و باورهايي متولد مي‌شود پرورش مي يابد و به وقت نياز به کار گرفته مي‌شوند مثل شهيد سردار سليماني و شهيد رئيسي اينجا بدترين آدمها هم خصوصياتي دارند که شايد احسن الخالقين هم قادر به جبران و جايگزيني آن فرد نمي‌شود
چه برسد به اينکه جواهراتي و عجيبه هايي چون شهيدان بزرگواري که بيان داشتم من هم به عنوان احمق ترين و بدون کوچکترين حسنات هم شايد خصوصياتي و پتانسيلهايي در من طول عمرم به جريان افتاده باشد که روزي بيعتم ارزش يابد و براي مرام بيعتمداري و خلوص سربازي خود به درد مولي و عشق دنيا و آخرت ام بخورم
خب شهيد شدند استاد / ببين داداش گلم براي چنتا سردار و حمله سفارت يه حمله تاريخي انجام داديم بنظرت اگه مشکلي بود خطايي بود کاري نميکردند
+
هوالشّهيد
*چون نخل - نه مثل بيد - مي بايد زيست
پيش از مردن، شهيد مي بايد زيست
چون برف بروي شاخه هاي دنيا
کوتاه ولي سپيد مي بايد زيست*
#زين_العابدين_آذرارجمند
#لنگرودي
#شهادت
#شهيد_جمهور
#شهيد_رييسي
#رباع
||عليرضا خان||
ديروز 2:57 عصر
آنانکه خاک را له نظر کيميا کردند بي شک آيت الله رئيسي را براي رسيدن به معبود و رسيدن جستن از عالم برزخ به مقصد صحراي احمر ياري رسان بودن حاجي انشا الله زير علم علمدار صحراي احمر و زير پاي ولي الله حي امام مطلق سيد علي س به زودي با هم ديدار خواهيم کرد اي کاش زودتر از شما مي رفتم که براي آماده شدن براي راهي شدن به صحراي احمر به فرار از اين عالم برزخ بس از شما نيازمند ترم
+
اينم يه شيکارچي قلابي که ميخواست بزور خودشو جاي ريفيقمون ......B-)
در انتظار آفتاب
ديروز 11:31 صبح
+
#راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي
.:راشد خدايي:.
ديروز 10:56 عصر
+
چقدر خوبه *خانواده* هرچند دور و هرچند دير به دير، زمان شادي و زمان اندوهي بزرگ، برمي‌گردند و دور هم جمع مي‌شن. از ديدن اکانت دوستان خوشحال و دلگرم ميشم. الحمدلله که خانواده خوبي هستيم.
*ترخون بانو*
103/3/10
+
.
*يه سوال تخصصي:* :)
.
*کيا اهل مطالعه مطالب وبلاگ دوستان هستن (نه فقط فيدها، پست‌هاي وبلاگ)؟*
.
.: ام فاطمه :.
103/3/9
روزگاري تو وبلاگهاي دوستان گشت و گذار ميکرديم واقعا بمثابه خواندن کتاب بود / هر وبلاگي که بروز شده بود ميرفت بالاتر از همه وبلاگ ها / چقدر اينجا پر بود من که هر دستاورد فرهنگي دارم بلطف پارسي بلاگ هست / جو باشکوهي بود فقط ميتونم بگم يادش بخير
