پيام
+
[تلگرام]
کاش اشکي بودم و
ميچکيدم
از نگاه خيس عاشقي ،
کاش ابري بودم و
ميباريدم
برلبهاي خشک،خاکي اندوهبار
کاش سکهاي بودم
در دستان
پينهبستهي پدري پير
کاش تفنگي بودم
و شليک ميشدم
به سينهي سنگي
وطن فروشي پست
کاش دريايي بودم
خروشان بي قرار
و روزي آرام ميگرفتم
به صخرههاي ساحل آغوشت
و اي کاش
قايقي بودم
اسير دست موجها
ميرفتم ،
ميرفتم و ميرفتم
ازدريايي به دريايي
تا آنسوي مرزهاي دروغيني
که زمين را
تکه تکه کردهاند
و انسانها را نيز هم
#ص_اميدي
@SS_omidi
انديشه نگار
96/11/4