شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت دماسنج
+ ما از مادر زاده مي‌شويم، اما اين تولد تنها آغاز سفري است که روح هنوز در آن زاده نشده. مولانا در آينه‌ي شمس، خودِ گمشده‌اش را ديد و از دلِ خاموش خويش دوباره متولد شد. شمس، قابله‌اي بود که او را از قفس تن رهانيد و به روشناي روح رساند... مرده بُدم زنده شدم گريه بُدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم شما چند بار متولد شديد؟ #مولانا
*قاصدك*
شايد ما به اون صورت هرگز زندگي رو تجربه نکرده باشيم!
*قاصدك*
زندگي براي ما مثل يه اتوبوسه که هر کدوممون به ناچار بايد يک ايستگاهي پيدا بشيم حالا مهم نيست کدوم ايستگاه ، بلاخره بايد پياده شد . اومدني رفتنيه
درود بر شما ، بيشتر اوقات فکر ميکنم که اگر اشخاصي بمانند مولانا در اين زمان زندگي مي‌کردند طرز فکرشان چگونه بود ؟ ولي تقريبا اطمينان دارم که آن مسير را طي نمي‌کردند ...
ساعت دماسنج
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله دي ماه
vertical_align_top