پيامهاي ارسالي
+
سلام دوستان
سال نو مبارک
فندق بانو را يادتان هست؟
امسال 6 ساله شد
روز تودلش گفته بود: هيچ کادويي نميخواهم منو ببريد کربلا
و پدر و مادر گريه و.....
فرداش براش پاسپورت گرفتن که حال تا ببينيم
ولي امام حسين عليه السلام
اوايل شعبان خيلي شرين طلبيدش
و کلي هم بهش حال داد
.: ام فاطمه :.
102/5/4
+
فندق بانو و نخودچي بانو علاقه ي زيادي به خاله داشتن
دائما دور تختش خاله بازي ميکردن
حتي آن لحظات آخر
ديدن صحنه اي در خانه cpr ميشد و بعد هم انتقالش با 115
با همه تلاش هاي من اتفاق افتاد
حالا فندق بانو به مامان و خاله خ اش که پرستارن ميگه : آمپول ببر خاله رو خوب کن بيار
Miss fatima
101/2/14
+
تلويزيون و باباي فندق بانو در حال سينه زدن: يا حضرت معصومه
فندق بانو : يا حضرت سميه يا حضرت سميه
پن : فندق بانو دوتا عمه داره اسم يکيش معصومه است که خيلي باهاش حال نميکنه براي همين ديروز اون يکي رو حضرت کرده بود
.: ام فاطمه :.
101/2/13
+
من هم دارم کرونا رو تجربه مي کنم اين روزها
و ديگر اينکه فندق بانو براي خودش خانمي شده چند روز چيش تولد 4 سالگي اش بود و رفت تو سال پنجم زندکي
و نخود چي بانو رفت ت 4 سال ( چه عمر زود مي گذره)
اين روز هاي قرنطينه ويس هاي نخود چي بانو آرامش و اميد من براي زندگي ان
شاخه ي عشق
99/12/13
+
پدر رفته است
در غربت سنگين
در تشيع جنازه اش حتي 50 نفر هم نبودن..
کسي که براي روستاها مسجدو مدرسه ساخته بود
کسي که رزمنده والفجر 8 بود
کسي که فقط 30 فرزند و نوه و نتيجه داشت
اما خيلي ها غايب بودند در تشييع جنازه اش
به خاطر خودشان و از ترس ويروس منحوس
لحظه لحظه هاي بودن پدر و مادرتان را قدر بدانيددوستان
اگر چه الان درک نميکنيد
همان طور که به ما گفتند و درک نکرديم و الان....
در انتظار آفتاب
99/7/13
+
دلم خانه ي امن
سفره ي پهن
آغوش مهربان
و بوي باران خاله ام را ميخواهد
هفته قبل اين لحظات
لحظات آخرش بود
کسي که اداره اوقاف گنبد
در پيام تسليتش نوشته بود
خادمه ي اهل بيت عليه السلام....
باغ آرزوها
99/6/30
{a h=SHABshekan0313}?افروز بانو{/a} من هنوز گيجم و باورم نميشه منتظرم مامانم از شمال برگرده و روزي چند بار خاله زنگ بزنه چه قدر طفلکي رو اذيت مي کرديم که چه قدر زنگ ميزني.....
+
فندق بانو: خاله
من: جان خاله
اون: من دوست دارم بقيه ظرهايي که توي سينک هست رو بشورم
من: ظرف زيادي نيست خاله دستت دردنکنه شستي . فقط يک ملاقه است
اون: خب همون رو کف مال کن من بيام اب بکشم
پ.ن: باور مي کني فندق بانو اينقدر بزرگ شده باشه که ديشب ظرفهاي افطار رو شسته باشه؟
باغ آرزوها
99/6/30
+
فندق بانو
و نخود چي بانو
اين روزها
همش
باباجون بازي مي کنند
و دلتنگي و....
من.تو.خدا
99/6/30
+
ميگه نشسته بودم داشتم کاري انجام مي دادم يه هو صداي گريه اش بلند و ديدم بلند بلند داره گريه ميکنه
دويدم تو سالن ديدم نشسته کنار ديوار و دستش رو به حالت تباکي گرفته جلوي چشمش و.....
گفتم چي شده ؟
فندقي يه هو دستش رو از جلوي چشمش برداشت و گفت: هيچ چي مامان اومدم روضه
پ.ن : بچه اي که بازي هاي کودکانه اش روضه بازي است هرگز غم مادر پهلو شکسته را فراموش نخواهد کردانشالله
شهيد هادي
99/2/26
+
ديروز تولد فندق بانو بود
البته هنوز جشني براش نگرفتيم يکي به دليل چهلم سردار
و ديگر اينکه پس فردا هم تولد نخودچي بانوست
قرار با هم بگيريم
ديروز صد بار قصه تولدش رو براش گفتم هي مي گفت بازم بگو
22 بهمن بود
هوا برفي بود روز شهادت حضرت فاطمه بود لحظه اذان شهر بود
از وسط راهپيمايي زدم تو بيمارستان موسي ابن جعفر
و دختري رو ديدم
که آفتاب زندگي ما بود
و اسمش فاطمه شد
شهيد هادي
99/2/26
+
چند روزه
به خاطر يه گلو درد فکسني
تنهاي تنهاي تنها
تو خونه قرنطينه ام
مراجع هم البته به شکل دوره کاري ميبينم
البته بايد بگويم ميخوانم و مي نويسم به جاي ميبينم
دلتنگم
گريه دارم
ميترسم
غزل صداقت
99/2/14
منم گلودرد داشتم،داروي امام کاظم استفاده کردم،البته چندين سال استفاده ميکنم،تابستانشو،دردگلووالتهاب اونو ميگيره..خوب مشين.
+
ما قرباني خود را
از روز جمعه که روز انتظار است
دور سر تمام اهل بيت علي هالسلام
مي گردانيم
و سپس
به آسمان مي سپاريم
نه به خاک
مثل قطره هاي خون علي اضغر عليه السلام
پ.ن شنبه (امام حسين و حضرت عباس و حضرت علي و کاظکين عليه السلام)
و يک شنبه امام رضا عليه السلام
شور زندگي۲
102/8/19